امپرسیونیسم در هنر ( 8 )
هشتمین مطلب برای امروز درباره سبک امپرسیونیسم که گاه شنیده و احیانا به اشکال مختلف می بینید، است. امپرسیونیست ها یا (ادراک گراها) در امر نقاشی به سبکی دست یازیده اند که طبق روال این ستون به اختصار و آسان تعریف می شود. در سده نوزدهم میلادی و دراوج آزمایش و تمرین هنرمندان با ارائه سبک ها و روش ها ی نو برخی از نقاشان از برخورد شیوه های واقع گرایانه (یا همان رئالیسم که قبلا توصیف گردیده) با دنیای اطراف به سمت روش های دیگری برای آفریدن آثار هنری خود دست یازیدند. این روند را طی سالهای 1870 الی 1880 در نمایشگاههای نقاشی گروهی به اجرا گذاردند. یعنی گروهی از این نقاشان شیوه خاص خود را از مجمع نقاشان معروف پاریس که به نام (سالن ) اشتهار داشتند جدا کرده که به همین علت سنت شکنی، بشدت از طرف آنها به سخره گرفته شدند. این هنرمندان نوجو به طرح خلاصه ای از اشیا و سوژه اکتفا کرده و ادراک شخص خود را از موضوع ارجعیت می دادند. یعنی چندان دقت و ظرافت و تکنیک که در کارهای رئال وجود دارد را بکار نمی بردند. یعنی در حقیقت در سبک خود نیازمند تکنیک عالی برای ارائه تفکر و برداشت خود نبودند. آنها درکی را که از طبیعت و زندگی روزمره و اشیا داشتند هریک به شیوه های خاص خود روی بوم ترسیم می کردند. باید یادآور شد که البته برای خلق اثری امپرسیونیستی باید مراحل کارهای رئالیستی را هم گذراند . از خلاقیت های اولیه برخوردار بوده با احتیاط و درایت به شیوه هایی از این دست رو می آوردند. حتی باید با قدرت و خلاقیت ظریف تر از کارهای رئالیستی همت می ورزیدند . اگر در کارهای رئالیستی و واقعی گرایی یک اثر، ظاهری یکدست و معمول و مفهوم دارد در امپرسیونیسم همان اثر با آرایه های افزودنی ذهن نقاش همراه است. البته این افزودنی ها نباید مفهوم سوژه را از بین ببرد. از هنرمندان پیش روادراک گرای امپرسیونیست می توان از کلرو مونت و اگوست رنو و مریس برته و ماری کاست نام برد. با مشاهده تعدادی از این آثار و مطالعه و پرسش هایی ازاساتید در نمایشگاها، می تواند به درک و لذت شما از اینگونه آثار کمک کند.
کوروش مهیار