چگونه میتوان نرخ مشارکت زنان را افزایش داد؟
ندا مؤمن
بازار کار ایران به عنوان یکی از ارکان اساسی اقتصاد کشور تحت تاثیر عواملی همچون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قرار دارد. از آن جایی که ایران سالها تحت تحریمها، نوسانات ارزی، رکود، تورم و سایر چالشها بوده بازار کار آن نیز با فراز و نشیبهایی همراه بوده است. این که دولت بتواند با اتخاذ سیاستهای مناسب میزان نرخ بیکاری در کشور را کاهش دهد و نرخ مشارکت اقتصادی را افزایش دهد تا حد زیادی میتواند باعث بهبود عملکرد بازار کار کشور شود.
براساس تازهترین گزارش مرکز آمار، در بهار ۱۴۰۳ نرخ مشارکت اقتصادی مردان و زنان به ترتیب ۶۸.۳ درصد و ۱۴.۳ درصد بوده است. در بین گروههای سنی مختلف، زنان گروه سنی ۱۵ الی ۲۴ ساله دارای نرخ مشارکت اقتصادی ۸.۸ درصدی بوده و مردان این گروه سنی دارای نرخ مشارکت اقتصادی ۳۵.۳ درصدی بودند. یعنی مردان این گروه سنی ۲۶.۵ واحد درصد بیشتر از زنان این گروه سنی دارای نرخ مشارکت اقتصادی هستند. از سوی دیگر، مردان گروه سنی ۲۵ الی ۲۹ ساله نیز ۵۹.۹ واحد درصد بیشتر از زنان این گروه سنی دارای نرخ مشارکت اقتصادی هستند. در نهایت، مردان گروه سنی ۳۰ ساله و بیشتر حدود ۶۰.۱ واحد درصد بیشتر از زنان این گروه سنی دارای نرخ مشارکت اقتصادی میباشند.
فاصله بیکاری زنان و مردان
نرخ بیکاری به درصد جمعیتی اشاره دارد که در سن کار بوده و به دنبال شغل هستند، اما موفق به یافتن کار نمیشوند. این نرخ یکی از شاخصهای کلیدی برای سنجش سلامت اقتصاد کشورها به شمار میرود. افزایش بیکاری میتواند نشاندهنده مشکلات ساختاری در اقتصاد، کمبود فرصتهای شغلی و ناکارآمدی سیاستهای اقتصادی باشد. همچنین بیکاری طولانیمدت میتواند منجر به کاهش درآمد خانوارها، افزایش نابرابری و تشدید مسائل اجتماعی مانند فقر و آسیبهای روانی شود. از سوی دیگر، کاهش نرخ بیکاری معمولاً نشانهای از بهبود وضعیت اقتصادی و رشد تولیدات داخلی است.
در بهار ۱۴۰۳ نرخ بیکاری مردان به ۶.۲ درصد و نرخ بیکاری زنان به ۱۵ درصد رسیده است. زنان گروه سنی ۱۵ الی ۲۴ ساله دارای نرخ بیکاری ۳۲.۵ درصدی بوده و مردان این گروه سنی نیز نرخ بیکاری ۱۷.۲ درصدی داشتند. در واقع، زنان ۱۵ الی ۲۴ ساله ۱۵.۳ واحد درصد بیشتر از مردان این گروه سنی دارای نرخ بیکاری هستند. زنان گروه سنی ۲۵ الی ۲۹ ساله نسبت به مردان این گروه سنی حدود ۱۵.۲ واحد درصد بیشتر دارای نرخ بیکاری هستند. در نهایت، زنان گروه سنی ۳۰ ساله و بیشتر نسبت به مردان این گروه سنی حدود ۵.۹ واحد درصد بیشتر دارای نرخ بیکاری هستند. میتوان گفت در گروههای سنی بالاتر اختلاف نرخ بیکاری بین زنان و مردان کمتر شده است.
زنان در خدمات پیشتازند، مردان در کشاورزی و صنعت
سهم اشتغال زنان و مردان در بخشهای مختلف صنعت، کشاورزی و خدمات یکی از موضوعات مهم در بررسی ساختار بازار کار و تفاوتهای جنسیتی در اشتغال است. سهم هر کدام از این بخشها بین زنان و مردان متفاوت است. براساس دادههای مرکز آمار در بهار ۱۴۰۳ میزان سهم اشتغال زنان و مردان در بخش کشاورزی به ترتیب ۱۳.۱ درصد و ۱۴.۸ درصد میباشد. در واقع مردان حدود ۱.۷ واحد درصد بیشتر از زنان در بخش کشاورزی مشغول به فعالیت هستند. از سوی دیگر، سهم اشتغال زنان و مردان در بخش صنعت به ترتیب ۲۵.۵ درصد و ۳۴.۵ درصد میباشد که مردان به میزان ۹ واحد درصد بیشتر از زنان در این بخش اشتغال دارند. نهایتا سهم اشتغال زنان و مردان در بخش خدمات به ترتیب ۶۱.۳ درصد و ۵۰.۷ درصد میباشد و این بار زنان حدود ۱۰.۶ واحد درصد بیشتر از مردان در این بخش اشتغال دارند.
مردان در بخشهای کشاورزی و صنعت نسبت به زنان سهم بیشتری از اشتغال را به خود اختصاص میدهند. در مقابل، زنان در بخش خدمات حضور بیشتری دارند چرا که مشاغل این بخش اغلب بر مهارتهای ارتباطی، مدیریتی و مراقبتی متمرکز است و انعطافپذیری بالاتری دارد که با شرایط اجتماعی و خانوادگی زنان سازگارتر است.
سهم بالای اشتغال زنان در بخش عمومی نسبت به مردان
میزان سهم اشتغال زنان در بخش عمومی ۲۳.۲ درصد و میزان سهم اشتغال مردان در بخش عمومی ۱۲.۶ درصد است. یعنی زنان بیشتر از مردان در بخش عمومی اشتغال دارند چرا که بخش عمومی به مهارتهای ارتباطی و مدیریتی نیاز دارند که زنان به خوبی از عهده آنها برمیآیند. از سوی دیگر، سهم اشتغال زنان در بخش خصوصی ۷۶.۸ درصد و سهم اشتغال مردان در بخش خصوصی ۸۷.۴ درصد است. مردان نسبت به زنان سهم بیشتری از اشتغال در بخش خصوصی را دارند. بخش خصوصی به دلیل رقابت شدید و نیاز به تواناییهای فنی و تخصصی، معمولاً برای مردان جذابتر هستند.
مردان کرمانی و زنان کرمانشاهی پیشتاز در کشاورزی
با بررسی دادههای مرکز آمار، سهم اشتغال مردان در بخش کشاورزی در بهار ۱۴۰۳ در استانهای کرمان، اردبیل و آذربایجان غربی نسبت به سایر استانها بیشتر است. در نقطه مقابل، مردان استانهای تهران، البرز و قم کمترین میزان سهم اشتغال در بخش کشاورزی را دارند.
زنان ساکن استانهای کرمانشاه، کرمان و لرستان بیشترین میزان سهم اشتغال در بخش کشاورزی در کشور را دارند. در نقطه مقابل، زنان ساکن استانهای تهران، البرز و سمنان کمترین میزان سهم اشتغال در بخش کشاورزی را دارا میباشند.
مردان استان مرکزی و زنان استان سیستان و بلوچستان پیشتاز در صنعت
سهم اشتغال مردان در بخش صنعت در بهار ۱۴۰۳ در استانهای مرکزی، یزد و البرز نسبت به سایر استانها بیشتر است. در نقطه مقابل، مردان استانهای گیلان، کرمان و اردبیل کمترین میزان سهم اشتغال در بخش صنعت را دارند.
زنان ساکن استانهای سیستان و بلوچستان، چهارمحال و بختیاری و اصفهان بیشترین میزان سهم اشتغال در بخش صنعت در کشور را دارند. در نقطه مقابل، زنان ساکن استانهای لرستان، ایلام و کهگیلویه و بویراحمد کمترین میزان سهم اشتغال در بخش صنعت را دارا میباشند.
مردان تهرانی و زنان شیرازی پیشتاز در بخش خدمات
سهم اشتغال مردان در بخش خدمات در بهار ۱۴۰۳ در استانهای تهران، بوشهر و قم نسبت به سایر استانها بیشتر است. در نقطه مقابل، مردان استانهای مرکزی، کرمان و زنجان کمترین میزان سهم اشتغال در بخش خدمات را دارند.
زنان ساکن استانهای فارس، مازندران و کهگیلویه و بویراحمد بیشترین میزان سهم اشتغال در بخش خدمات در کشور را دارند. در نقطه مقابل، زنان ساکن استانهای سیستان و بلوچستان، اردبیل و زنجان کمترین میزان سهم اشتغال در بخش خدمات را دارا میباشند.
مردان و زنان زنجانی بالاترین نرخ مشارکت اقتصادی را دارند
نرخ مشارکت اقتصادی مردان در استانهای زنجان، آذربایجان غربی و کردستان به ترتیب ۷۵.۹ درصد، ۷۴.۴ درصد و ۷۴.۱ درصد بوده که بیشترین میزان نرخ مشارکت اقتصادی در بین استانهای کشور را دارا بودهاند. همین طور، نرخ مشارکت اقتصادی مردان در استانهای سیستان و بلوچستان، ایلام و کهگیلویه و بویراحمد به ترتیب ۵۳.۳ درصد، ۵۳.۷ درصد و ۵۶.۳ درصد بوده که کمترین میزان نرخ مشارکت اقتصادی مردان در بین سایر استانها بوده است.
نرخ مشارکت اقتصادی زنان در استانهای زنجان، اردبیل و خراسان شمالی به ترتیب ۲۶.۷ درصد، ۲۱.۳ درصد و ۲۱.۲ درصد بوده که بیشترین میزان نرخ مشارکت اقتصادی در بین استانهای کشور را دارا بودهاند. همین طور، نرخ مشارکت اقتصادی زنان در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، مرکزی و فارس به ترتیب ۷.۷ درصد، ۸.۲ درصد و ۸.۸ درصد بوده که کمترین میزان نرخ مشارکت اقتصادی زنان در بین سایر استانها بوده است.
چه استانهایی بیشترین نرخ بیکاری را دارند؟
نرخ بیکاری مردان در استانهای سیستان و بلوچستان، کرمانشاه و بوشهر به ترتیب ۱۱ درصد، ۱۰ درصد و ۹.۲ درصد بوده که بیشترین میزان نرخ بیکاری در بین استانهای کشور را دارا بودهاند. همین طور، نرخ بیکاری مردان در استانهای سمنان، یزد و مازندران به ترتیب ۳.۶ درصد، ۳.۷ درصد و ۴.۱ درصد بوده که کمترین میزان نرخ بیکاری مردان در بین سایر استانها بوده است.
نرخ بیکاری زنان در استانهای کرمان، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد به ترتیب ۳۵.۸ درصد، ۲۴.۷ درصد و ۲۳.۸ درصد بوده که بیشترین میزان نرخ بیکاری در بین استانهای کشور را دارا بودهاند. همین طور، نرخ بیکاری زنان در استانهای آذربایجان غربی، همدان و بوشهر به ترتیب ۳.۲ درصد، ۶.۳ درصد و ۶.۳ درصد بوده که کمترین میزان نرخ بیکاری زنان در بین سایر استانها بوده است.
مردان و زنان استان کهگیلویه و بویراحمد پیشتاز اشتغال در بخش عمومی
سهم اشتغال مردان در بخش عمومی در بهار ۱۴۰۳ در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، بوشهر و هرمزگان به ترتیب ۲۸.۹ درصد، ۲۲.۴ درصد و ۲۱.۵ درصد بوده که بیشترین میزان سهم اشتغال مردان در بخش عمومی را نسبت به سایر استانها دارند. در نقطه مقابل، سهم اشتغال مردان در بخش عمومی در استانهای گیلان، قزوین و کردستان به ترتیب ۷.۷ درصد، ۷.۸ درصد و ۷.۹ درصد بوده و کمترین میزان سهم اشتغال در بخش عمومی را داشتهاند.
سهم اشتغال زنان در بخش عمومی در بهار ۱۴۰۳ در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، ایلام خراسان جنوبی به ترتیب ۵۵.۷ درصد، ۴۶.۶ درصد و ۴۱.۲ درصد بوده که بیشترین میزان سهم اشتغال زنان در بخش عمومی را نسبت به سایر استانها دارند. در نقطه مقابل، سهم اشتغال زنان در بخش عمومی در استانهای گیلان، مازندران و اردبیل به ترتیب ۱۵.۸ درصد، ۱۷.۶ درصد و ۱۷.۹ درصد بوده و کمترین میزان سهم اشتغال در بخش عمومی را داشتهاند.
مردان و زنان گیلانی پیشتاز اشتغال در بخش خصوصی
سهم اشتغال مردان در بخش خصوصی در بهار ۱۴۰۳ در استانهای گیلان، قزوین و کردستان به ترتیب ۹۲.۳ درصد، ۹۲.۲ درصد و ۹۲.۱ درصد بوده که بیشترین میزان سهم اشتغال مردان در بخش خصوصی را نسبت به سایر استانها دارند. در نقطه مقابل، سهم اشتغال مردان در بخش خصوصی در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، بوشهر و هرمزگان به ترتیب ۷۱.۱ درصد، ۷۷.۶ درصد و ۷۸.۵ درصد بوده و کمترین میزان سهم اشتغال در بخش خصوصی را داشتهاند.
سهم اشتغال زنان در بخش خصوصی در بهار ۱۴۰۳ در استانهای گیلان، مازندران و اردبیل به ترتیب ۸۴.۲ درصد، ۸۲.۴ درصد و ۸۲.۱ درصد بوده که بیشترین میزان سهم اشتغال زنان در بخش خصوصی را نسبت به سایر استانها دارند. در نقطه مقابل، سهم اشتغال زنان در بخش خصوصی در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، ایلام و خراسان جنوبی به ترتیب ۴۴.۳ درصد، ۵۳.۴ درصد و ۵۸.۵ درصد بوده و کمترین میزان سهم اشتغال در بخش خصوصی را داشتهاند.
چرا زنان از بازار کار قهر کردهاند؟
این که چرا زنان تمایلی برای ورود به بازار کار ندارند و به اصلاح با بازار کار قهر کردهاند میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. قوانین کار و استخدام در کشور به اندازه مناسبی به نفع زنان طراحی نشده است. از سوی دیگر، بسیاری از مشاغل با نگاه مردانه تنظیم شده و تسهیلات کافی برای زنان یا حمایت از تعادل کار و زندگی به اندازه کافی در نظر گرفته نشده است. این عوامل باعث میشوند که زنان در رقابت با مردان دچار نابرابری شده و انگیزه یا فرصت کافی برای مشارکت اقتصادی نداشته باشند.
همچنین در بسیاری از صنایع و بخشها، شکاف جنسیتی در پرداخت حقوق و مزایا باعث میشود تا زنان حتی وقتی وارد بازار کار میشوند نتوانند به اندازه مردان درآمد داشته باشند. این موضوع به مرور زمان انگیزه زنان برای ماندن در شغلهای مختلف را کاهش میدهد. بنابراین، برای افزایش مشارکت زنان در بازار کار، نیاز به تغییرات عمیق فرهنگی، قوانین حمایتی بهتر و ایجاد فرصتهای برابر در محیط کار وجود دارد.