الهام کیانپور
دکتر محمدعلی مجتهدی گیلانی در سال ۱۲۸۷ خورشیدی در لاهیجان متولد شد. تولد او مقارن بود با روزهایی که ایران به حکومت مشروطه دست یافته و اختلافات فراوانی بین مشروطهخواهان و سلطنتطلبها جریان داشت.
او پس از تحصیلات مقدماتی در گیلان در ۱۷ سالگی به تهران رفته و وارد مدرسهی دارالمعلمین شد. مجتهدی در سال ۱۳۱۰ خورشیدی در امتحان اعزام محصل به خارج شرکت کرد و به فرانسه رفت و به دنبال آن دکترای خود را از دانشگاه سوربن در رشتهی مکانیک اخذ کرد.
دکتر مجتهدی پس از مراجعت به ایران از سال ۱۳۱۷ خورشیدی به سرپرستی قسمت شبانهروزی دبیرستان البرز منصوب و از مرداد سال ۱۳۲۳خورشیدی، مدیر مدرسهی البرز شده و تا سال ۱۳۵۸ این سمت را بر عهده داشت.
او طی ۳۵ سال هزاران دانش آموز برجسته را تربیت و استعدادهای بسیاری را شکوفا کرد. دکتر مجتهدی چنان به کار تعلیم و تربیت جوانان شایسته دل بسته بود که در هر پست و مقامی ریاست دبیرستان البرز را رها نکرد. او در آبانماه ۱۳۴۴خورشیدی، مسؤول تأسیس دانشگاه آریامهر(صنعتیشریف کنونی) شد. دانشگاهی که از اول مهر ۱۳۴۵خورشیدی، شروع به فعالیت کرد.
مراسم «مجتهد تربیت» در راستای تامل و واکاوی شخصیت و تاثیر دکتر محمدعلی مجتهدی در تکوین ایران مدرن، عصر روز پنجشنبه ۳ آبانماه ۱۴۰۳، توسط انجمن مهرورزان گیل و با همکاری پژوهشکدهی گیلانشناسی دانشگاه گیلان، با حضور سخنران این برنامه، فرهاد طاهری، نویسنده و پژوهشگر حوزهی تاریخ فرهنگ معاصر ایران، در تالار اجتماعات این مرکز برگزار شد.
فرهاد طاهری با عنوان آنکه دکتر مجتهدی در شکلگیری تاریخ مدرن و فرهنگ ایران موثر بوده، گفت: در ابتدا باید پیرامون دغدغههای روشنفکران در ایران مدرن به سه نکتهی مهم اشاره کرد: ۱. توسعهیافتگی علوم و فنون و گسترش نظام تعلیم و تربیت که در نهایت، بحث رفاه و آسایش را دنبال میکرد. ۲. مبارزه با فقر و تبعیض و در نهایت استبداد ۳. جنبشهای آزادیخواهی و تامل در عقبماندگی ایران.
وی در ارتباط با اعزام محصلین به اروپا گفت: در آن دوره برای بازگشت محصلین به ایران، برنامهی مشخصی اندیشیده نشده بود. فرم اعزام آنها به اروپا مانند کشاورزی دیم به نظر میرسید که معلوم نبود برداشت محصول چگونه باشد. محصلانی که به ایران بازمیگشتند، سه رویکرد را دنبال میکردند: عدهای درمان را فقط در آموزش و پرورش میدیدند و مجتهدی در زمرهی این دسته بود که رشد ایران را در کلاسهای درس دنبال میکرد. دستهی دوم به دنبال فعالیتهای سیاسی مانند: چپ و یا اسلامی بودند. مانند: مهندس بازرگان و خلیل ملکی و دستهی سوم نیز راه برونرفت را در تقلید از مظاهر فرهنگ اروپا میدیدند.
طاهری، با بیان آنکه مجتهدی پس از بازگشت به ایران، راه برونشد از توسعهنیافتگی ایران و دستیافتن به رفاه و آسایش را در تعلیم و تربیت صحیح میدید، گفت: مجتهدی ۳۵ سال ریاست دبیرستان البرز تهران را برعهده داشت، او در این عرصه بسیار موفق بود، چرا که او منشا خدمات فرهنگی بسیار شد. او یکی از منظمترین مدارس متوسطهی ایران را اداره کرد، مدرسهای که عدهی زیادی از تحصیلکردههای برجستهی کشور از فارغالتحصیلان آن بودند.
این پژوهشگر حوزهی تاریخ فرهنگ، از دلایل موفقیت مجتهدی در مدیریت دبیرستان البرز، از آموزههای او در آمریکا در حوزهی نظم و وجدانکاری نام برده و ادامه داد: مجتهدی میراثدار کالج آمریکایی بوده و در دبیرستان البرز، الگوی موفقی برای دانشآموزان آن مدرسه به شمار میآمد. او شوق درس خواندن را در دانشآموزان زنده نگاه میداشت. قدرت مجتهدی از اعتبار و محبوبیت او بین دانشآموزان و اولیای آنها شکل گرفته بود.
سخنران این نشست، مجتهدی را انسانی پاکدست، درستکار، متعهد و حامی دانشآموزان در برابر سازمانهای امنیتی معرفی نمود. فردی که در فکر جاهطلبی و رسیدن به سمتهای بالا چون وزیر شدن و امثال آن نبود. چراکه او از فسادمالی، زد و بندهای سیاسی و انتخاب افراد بیمایه، همواره دوری میکرد.
طاهری در ادامه به اشاره به این مهم که مجتهدی به همان میزانی که در ادارهی دبیرستان البرز مقتدر و موفق بود، درریاست دانشگاه صنعتی شربف، توفیقی به دست نیاورد، گفت: در سال ۱۳۴۴ خورشیدی، محمدرضاشاه پهلوی طی فرمانی از مجتهدی درخواست کرد تا دانشگاهی تاسیس کند که یکی از حوزههای مهم فرهنگ، تمدن و توسعهی ایران شود. فعالیت این دانشگاه از اول مهرماه ۱۳۴۵خورشیدی آغاز شد، اما مجتهدی موسس این دانشگاه، تنها یک سال به عنوان رییس دانشگاه خدمت کرد و این پست پس از یک سال به شخص دیگری واگذار شد.
این پژوهشگر، با اشاره به اینکه در حوزهی ریاست مجتهدی در دانشگاه صنعتی شریف، با نقدهای جدی روبه رو هستیم، گفت: یکی از دلایل عدمموفقیت مجتهدی در دانشگاه، عدم شناخت صحیح وی از فضای جامعه بود. چرا که جامعهی ایران به نقل از کاتوزیان، جامعهای کوتاهمدت بوده و برنامههای بلندمدت ندارد و در این جامعه همه به فکر منافع آنی خود هستند. مجتهدی از مسایل حاشیهای جامعهی روز ایران، اطلاعات کافی نداشت. تلقی او از تعلیم و تربیت، همواره شکلی سنتی داشت و وی در صدد آن بود که دانشگاه صنعتی شریف را با همان تفکر و شیوهی مدیریتی دبیرستان البرز اداره کند.
این سخنران، بیتوجهی به مقولهی فرهنگ اجتماعی روز و عدممطالعه در حوزهی جامعهشناسی را ضعف مجتهدی دانسته و گفت: او هیچ توجهی به مطالعات غیرکاری خود نداشت، او نه تاریخ جامعهشناسی خوانده بود و نه به مطالعهی آن علاقهای نشان میداد. بر همین اساس او در عرصهی دانشگاه نتوانست موفق عمل کند و حتی بعدها آگاهی و شناخت درستی نیز از برکناری خود به دست نیاورد، چرا که او مسایل اجتماعی را سادهانگارانه مینگریست.
طاهری با بیان آنکه محمدرضاشاه پهلوی همواره به دنبال فعالیتهایی برتر از عملکرد پدرش بود و به همین دلیل به فکر تاسیس دانشگاهی برتر از دانشگاه تهران برآمد، افزود: او این امر خطیر را به مجتهدی سپرد و از او خواست دانشگاهی تاسیس کند که دانشگاه تهران را از خواب بیهوشی بیدار کرده و بر آن سایه بیافکند. محمدرضا به دلیل جنبشهای سیاسی این دانشگاه دلِ خوشی از آن و روسای این دانشگاه نداشت و از سویی میخواست نظر و آرای شخص او در مدیریت و پیشبرد این دانشگاه در راس قرار گرفته و اعتبار آن به نام او ثبت شود.
وی ادامه داد: مجتهدی تا حدی این هدف شاه را نقضغرض کرد. چراکه همانطور که دبیرستان البرز به نام مجتهدی شناخته شد، اعتبار دانشگاه صنعتی شریف نیز در آغاز کار در حال شناخته شدن به نام و حضور مجتهدی بود. در تاریخ فرهنگی ایران، اعتبار و شهرت همواره محل منازعه بوده است. چونان که در تاریخ ایران نیز موارد زیادی چون غضب محمود غرنوی به اعتبار و محبوبیت فردوسی، اختلاف ناصرالدین شاه و امیرکبیر و امثال آن را شاهد هستیم. همواره اختلاف میان دیوان و دربار حول این مهم وجود داشته است. در این راستا محمدرضاشاه پهلوی نیز اعتباری را که در دانشگاه صنعتی شریف در حال شکلگیری به نام مجتهدی بود، برنتابیده و او را برکنار کرد.
طاهری در پایان نقش مجتهدی را در ساختار و توسعهی فرهنگ ایرانِ مدرن تاثیرگذار دانسته و سهم او را در شکلگیری آن، چشمگیر خواند.
گفتنی است، دکتر محمدعلی مجتهدی در سال۱۳۷۰ خورشیدی، خانهی خود را که در کوچهی البرز و مشرف به دبیرستان بود، فروخته و برای همیشه به فرانسه رفت. وی در سال ۱۳۷۶ خورشیدی در شهر نیس درگذشت و همان جا در کنار دخترش به خاک سپرده شد.