سه شنبه, 20 شهریور 1403
سه شنبه, 20 شهریور 1403
Tuesday, 10 September 2024
روزنامه گیلان امروز [ شماره ۶۵۸۰ ]

 

  کوروش مهیار

از زمان باستان که دیگر تبادل کالا با کالا به لحاظ ازدیاد جمعیت و افزایش تولیدات جوابگو نشد پول حاکم شد و رفته رفته فضیلت های ساده و عام بشری را به ضد خود بدل و دروغ را نهادینه کرد. و وسیله ای لوث و سفسطه باز در همه ارزش های ناب بشری شد.  مخلص کلام اینکه پول دلاله ای بین انسانها و ملت ها گردید. این چه اشتباه بزرگی بود. کیش پول و بالاکشیدن تبه کارانه آن برای داشتن قدرت بر اشیا و آدمها و سرزمین های پر برکت و منفعت خود به نهادی مبدل شد.  با رشد مبادله و بازرگانی که درجوامع ظهور یافت سوداگران ناتولیدگر در برابر تولیدکنندگان چه مادی و چه معنوی جز سود را برای خود بر نگزیدند. پول و مسکوکات زرین و کاغذی و دلار و یورو و درهم و دینار به عنوان شکل نهایی و کامل کالاها ومعادل عمومی و منظر ارزش ها و وسیله جریان و مبادله و پرداخت و ذخیره وحشتناک عاشقان قدرت بر تخت نشست. دیگر سود و شخصیت و حرف نهایی به وسیله پول نهادینه شد و پرستش و تقدیس و تفکر و کار تبه کاری و اختلاس برای آن رواج یافت. و انسان به طاعت و اطاعت مخلوق تازه بنیاد عرصه اجتماعی مشغول شد. حتی نه فقط اشیا مادی بل اشیا معنوی نیز با پول معامله شد. فرمانبرداری از پول زبونی و حیله گری و دروغ و تبانی و باند سازی هر دون مایه ای را برای به چنگ آوردن آن به هر شکل و مقدار و صفرهای بالاتر و نجومی تر و شگفت انگیزتر گاه حتی با ریسک آن در جلوی چشم ناظران مسئول اهل بخیه نهاد و سعی در پنهان شدن به زیر چکمه ها و پرده ها نمود. سفلگان بی شخصیت و فقط دارای پول و قدرت چهره کریه و اوباش و لات خود را با هر سر و وضع و پز شکل یافته درزیر نقاب زرین مخفی کردند. نقاب هایی که حتی شکاکترین ذهن ها را خاموش و مردد می نماید. دانش و فضیلت برای خواص سفله جامعه مضر تشخیص و با زر ورق های پر هیاهو محو گردید. پول قاضی حاجات و قانون و حرف اول اعلام گردید. هر انچه تولیدگران و زحمتکشان به دست آوردند اما آزمندان آن را انبار کردند . برای پول گاه صاحب جمالان، جمال و صاحب کمالان ؛ کمال و علم خود را در ازای آن به معامله گذاردند. آه که چه معامله سخیفی! به راستی که پول جانشین حقیقت،عدالت و شهامت گردید. گاه حماقت را به جای ظلم و گاه ظلم را بجای حماقت به پیش نهاده و سودش را بردند. شمشیرها را در نیام و زبان ها را درکام و قلم ها را در جیب و نوشتارها را به آب نمود. آیا به راستی کسانی که صاحب پول به هر اندازه افسانه ای اند با قدرتی بیشتر زندگی می کنند؟ فضایل پول، فضایل مالک آن و قدرت آن قدرتِ صاحبش تصور می شود؟ یعنی اگرشخصی  زشت بود این زشتی با وجود پول او محو وا و با صاحب جمال ممزوج می شود و اگر عاری از شرف و وجدان و مردانگی و خالی از ذوق و هنر انسانی هم باشد با فضایل و صاحب خیر و پاک نمایانده می شود؟ مقبول می شود؟ یعنی داشتن پول نجومی اش هر بی شرافتی و پستی او را به هر شکل و لباس و تیپ وارونه کرده و درجامعه می نمایاند .نقص های آشکار و پنهانش را به کمال مبدل می کند؟ سودورزان حرفه ای معاملات مستقیم پول و سکه و بورس و تنزیل و ربا خواری و غیره  باعث به ستوه آمدن بخش عظیمی از مردم شده و به واقع که تاریخ چقدر باید  با چنین بی رحمی و بی مروتی در پای این بستان کاران سفله افتاده روبرو باشد؟ به راستی که گفته نغز و زیبای شکسپیر شهیر چقدر مانا است که : پول خداوند مرئی و آشکار شد. همه فضیلت ها را به ضد آن مبدل کرد. اگر این درست است که پول پیوندی است که مرا به زندگی به اجتماع به طبیعت به انسان مرتبط می سازد پس آیا نمی توان پول را پیوند همه پیوندها دانست؟ آیا به واقع نمی تواند همه چیزها را به هم بپیوندد و همه پیوندها را از هم بگسلد؟ پس ایا درعین حال منشا همه تفرقه ها و تقسیم ها نیست؟ چقدر ازاین همه اشیا خانگی ولوکس و لازم وغیر لازم که نیازمند پول شما شده بر روابط خانوادگی تان با اطرافیان تا حد پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده تاثیر گذاشته است؟

من هم همانند شما مطمئنم که امروز تاریخ این حقایق را با ذکر دلایل و براهین منطقی و انکار ناپذیر و اسناد و مدارک فراوان به اثبات می رساند . دراین دنیای پر سرعت و تکنیکال دیگر بشر با نام و نشان و شناسنامه دریافته که نامرادی و بی عشق ماندن و دوری از عاطفه و برابری های معقول نتیجه تاثیر فلک الافلاک و سعد و نحس ستارگان و اختران و طالع کژ مدار و خرافه عاجزان  نیست بل نتیجه آن است که اصرارمی گردد تا درجوامع مجاز شمرده شود تا غاصبین بی کاره  بر زحمت کشان تولیدگر  اما محروم با قدرت پول های نجومی و اغلب سرقت شده به هر شکلی غلبه یابند. قراردادهای مهمل و باطل و اختراعات عجیب ذهن خودپسند و خود خواه و متفرعن آن ها ، به عنوان قوانین و مقررات دست ناخورده پذیرفته شود که محدودیت و ناپایداری و وارونگی زندگی را قرن ها سرپا نگه داشته اند. تمامی تلاش هایشان با همه زراد خانه های عظیم و فلسفه های خاصه و کمک گرهای حاشیه ای چون مدیا و سرگرمی سازی کنترل شده و الکل و افیون و فیلم و پارتی و ... تحت وجاهت هایی مثلا به نام آزادی فردی  و غیره برای این منظور نظرشان است.

آیا می توان از این گنداب حضیض انسانی رهایی یافت؟ با قاطعیت می توان پاسخی مثبت داد.  با وجود بالا رفتن دانش و بینش و  این همه انسانهای تراز نوین که لااقل با زندگی و تلاش و مبارزات و نوشتار و فلسفه خود تا آخرین دم حیات و به هنوز به افشاگری نابرابری ها و ناعدالتی ها می پردازند اگر چه با وجود  پوزخند و سلاح بزرگان مالی جهان  اما به شرافت و شخصیت و عشق و عواطف بها داده و خواستار پایان بخشیدن به خدا گونگی پول و دنباله اش قدرت بی انتهای ثروت در جهان هستند . به سادگی تمام ثروت  و پول جهان را نه برای یک درصد متفرعن آن بل برای نودو نه درصد محروم دائم به زحمت خواستارند. بدینگونه دائم افراد سفله دستبردهای پنهان به حاصل رنج ملتها نزده و به سادگی از دام نمی گریزند.

                                                                                                          

به اشتراک بگذارید:

نظر شما:

security code
طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان