محمد صالح زاده
طبق مدل سنجش و ارزیابی اداره میراث فرهنگی در گیلان، ۲۶ میلیون نفر مسافر و گردشگر در طی ۳ ماهه اول سالجاری اقامت گزیدهاند. گیلان با وسعتی معادل ۱۴۰۴۴ کیلومتر مربع و حدود ۲ میلیون و ۵۶۳ هزار نفر جمعیت جزء متراکمترین استانهای کشور محسوب میشود.
تازهترین آمار از حضور مسافران و گردشگران که توسط میراث فرهنگی اعلام شده که بیانگر اینست؛ بیش از ۱۰ برابر جمعیت ساکن استان گیلان در طی این مدت در این استان اقامت داشتهاند.
این رقم آنقدر دور از ذهن بود که واکنش کاربران مختلف را به همراه داشت. هر کدام به نحوی با ارایه تحلیلهای مختلف در این موضوع به تجزیه و تحلیل این عدد هَنگفت پرداختهاند. با توجه به وسعت محدود استان و دسترسی جادهای به تمام شهرستانها میتوان از زمان تصمیم سفر درون استانی تا اجرای آن در مدت یک شبانه روز با مُد حمل و نقل جادهای به هر نقطه از این منطقه سفر داشت.
این شاخص نادرست است
شاخص سنجش و ارزیابی اداره میراث فرهنگی در مورد ورود مسافران و گردشگران به استان بر مبنای (نفر-شب-اقامت) انجام میشود. این نوع ارزیابی در واقع مربوط به مسافرینی بوده که به گیلان ورود کرده و در یکی از اقامتگاههای ثابت و موقت استان در شب اقامت داشتهاند. به عنوان مثال: خانوادهای ۴ نفری را در نظر میگیریم؛ که در یکی از روزهای ۳ ماهه اول سال به گیلان سفر کرده و به طور متناوب ۲ شب در رشت، ۲ شب در بندرانزلی و ۲ شب در لاهیجان آنهم در یکی از اقامتگاههای ثبتی اداره میراث اقامت داشتهاند.
در مجموع این خانواده ۴ نفری با استفاده از مدلی که اداره میراث فرهنگی توسط آن حضور مسافرین و گردشگران را مورد سنجش و ارزیابی قرار میدهد، ۲۴ نفر شب-اقامت در استان برایشان ثبت میشود. همانطور اگر یک خانواده ۱۰ نفری نیز به این استان سفر کنند و ۱۰ شب در گیلان اقامت داشته باشند، با این مدل ۱۰۰ نفر شب-اقامت برایشان ثبت خواهد شد.
در همین ابتدا پرسشی مطرح میشود؛ آیا این مدل برای سنجش و ارزیابی مسافران و گردشگران صحیح و بدون خطا است؟ برخی از کارشناسان حوزه گردشگری بر این باورند: این مدل نه تنها روشی صحیح برای سنجش تعداد مسافران نخواهد بود، بلکه تا به امروز هیچ کارشناسی این مدل را تأیید نکرده است. بنابراین تأکید استفاده این مدل ارزیابی مسافران از سوی اداره میراث تنها مناسب عَدَدسازی بوده، به نحوی که در افزایش آمار و ارقام کاربرد ویژه و فوقالعادهای دارد.
۳۵۰۰ اقامتگاه و ۲۶ میلیون اِقامت در استان گیلان
گیلان دارای ۳۵۰۰ اقامتگاه ثابت و موقت است. از این تعداد بخشی تحت پوشش اداره میراث فرهنگی و بخش دیگر که شامل؛ خانههای معلم، کمپها، چادرها و بخشی نیز ویلاها بوده که تحت عنوان اقامتگاههای موقت شناخته میشوند. برآورد تازه اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری گیلان که عدد بسیار بزرگی را نشان میدهد، از تعداد مسافران اقامتی در اقامتگاههای ثابت و موقت استان حاکی است.
در واقع میتوان چنین گفت: این آمار ۲۶ میلیونی دور از ذهن و عجیب از اقامت مسافران و گردشگران در هتلها، هتل-آپارتمانها و مهمانپذیرهای زیر نظر اداره میراث بوده که از طریق سامانه گزارش شده است و بخشی دیگر نیز آمار برآوردی مسافرانی بوده که در مسافرخانهها، خانههای معلم، ویلاها و سایر مراکز اقامتی از جمله کمپها و چادرها اقامت موقت داشتهاند.
۲۶ میلیون نفر اِقامت در شب چند درصد گردش مالی برای استان داشته است؟
فرض را بر این قرار میدهیم؛ مدل سنجش مسافران و گردشگران و این آمار ۲۶ میلیونی که بر اساس رزرو اقامتگاهها انجام شده، صحیح و مورد تأیید باشد. آیا این مقدار مسافر و گردشگر برای استان که به نحوی نقش استان گردشگرپذیر را بازی میکند، آورده و توجیه اقتصادی داشته است؟ پاسخ این پرسش به صنوف مختلف و خدماتی وابسته که با مسافران و گردشگران در ارتباط مستقیم هستند، مرتبط خواهد بود.
با توجه به آمار ۲۶ میلیونی سازمان میراث فرهنگی میبایست؛ هتلها و انواع اقامتگاههای ثابت و موقت، رستورانها و کافی شاپها و سایر مجموعههای گردشگری-خدماتی پاسخ دهند که این آمار برای صنوف مختلف گردش مالی سودزایی را در پی داشته است یا خیر؟! بعنوان مثال: آیا در یک هفته از ایام تعطیلات که با ورود مسافر همراه بود، رستورانها بیش از سایر هفتههای غیر تعطیلاتی محصولات خوراکی خود را فروختهاند؟ اگر رستورانی در ایام عادی سال ۱۰۰۰ خوراک در هفته عرضه و به فروش برساند، بایستی در ایام تعطیلات این مقدار بیش از ۲ تا ۳ برابر شود.
البته طبق آمار دور از ذهن اداره میراث فرهنگی در مورد اقامت گردشگران در استان گیلان، مقدار فروش صنوف مختلف خدماتی وابسته باید خیلی بیش از اینها باشد. در چنین صورتی میتوان گفت: گردشگرپذیری گیلان و ورود مسافران برای صنوف مختلف و استان توجیه اقتصادی خواهد داشت.
در غیر این صورت اگر قرار است با اعداد بازی شود تا آمار و ارقام افزایش یابد. بهتر است؛ توسط دَکَلهای مخابراتی این سنجش و ارزیابی انجام شود. به نحوی که اگر مسافران از جنوب استان به گیلان وارد شوند، از همان آغاز ورودی استان در شهر ورودی تماسی بگیرند و یا پیامکی ارسال کنند و این منوال شهر به شهر از شرق و غرب و شمال تا هر مقصد درون استانی ادامه دار باشد. میتوان گفت: مسافران با هر تماس یا پیامکی در هر شهر از این استان اقامت گزیدهاند.
بازی با اعداد یا توجیه اقتصادی
طبق اعلام اداره کل میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی از حضور ۲۶ میلیون گردشگر در ۳ ماه اول سالجاری، باید گفت: ۲۶ میلیون نفر (شب اقامت) طبق رزرو اقامتگاههای ثبتی و تا حدودی موقت استان ارزیابی شده است. بنابراین این اداره با نظرسنجی و اشتراک پرسشنامه در بین اقامتگاههای ثبتی زیر پوشش میتواند به گردش مالی اقامتگاهها در ۳ ماهه اول سال دسترسی داشته باشد.
آیا اقامتگاههای ثابت و تا حدودی موقت استان گیلان با توجه به آمار ۲۶ میلیونی ثبت شده در سالجاری به نسبت سالهای گذشته رضایت دارند یا خیر؟! تفکیک گردش مالی اقامتگاهها؛ هتلهای لوکس، هتل-آپارتمانها، مهمانپذیرها، بوم گردیها، ویلاها تا کمپها نیز در نحوه بررسی استفاده گردشگران از شیوههای اقامتی رایج در گیلان بسیار حایز اهمیت است. از این جهت که مشخص میشود؛ گردشگران ورودی در گیلان به چه مُد اقامتی تمایل داشته و همچنین در مورد بازخورد طبقاتی مسافران و گردشگران در گیلان نیز میتوان به اطلاعات جامع و مشخصی دست یافت.
عددسازی به سبک اداره میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی
اگر آمار ۲۶ میلیونی اداره میراث فرهنگی بر اساس کسب رضایتمندی صنوف مختلف گردشگری بوده و حداکثر اصناف مختلف وابسته به گردشگری طبق نظرسنجی اعلام کنند: دخل و خرجشان بهم خورده و این مقدار مسافر و گردشگر برای استان توجیه اقتصادی داشته است. بنابراین میتوان گفت: این آمار نه تنها دور از ذهن بلکه بایستی آغاز یک برنامهریزی و سرمایهگذاری و بهره وری از کارکرد گردشگری باشد. با این تفاسیر اما اگر از سوی صنف اقامتی اعلام شود: در ۳ ماه اول سال تنها ۲۰ درصد اقامتگاهها پُر بوده یا اینکه صنف رستوران به فروش چند برابر در سالجاری اشاره نکند، بهتر است بگوییم: این نوع اعداد و ارقامسازی در حد اشباع تنها دوای درد آماری اداره میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی است، که با بازی اعداد آمارهای خلاف واقع و دور از ذهن میدهد.
در این شرایط پربیراه نیست تا تغییرات در نحوه سرمایهگذاری استان گیلان را از این حیث بررسی کنیم. آمارسازی اشباع بدون بررسی و تحلیل و برنامهریزی در انتقال و تغییر جهت سرمایهگذاری استان اثرگذار بوده است. مقدار سرمایهگذاری در اقامتگاههای بوم گردی و صنوف مختلف گردشگری در مقایسه با ویلاسازیهای انبوه چه درصدی را نشان میدهد؟ امروزه تا چشم کار میکند در هر نقطه از این استان ویلا سبز شده و فروش و آزادسازی زمینهای کشاورزی و غیرکشاورزی به یکی از معضلات این استان بدل گردیده و مشاغل خدماتی غیرمرتبط با کارکرد استان بیش از گذشته در حال رونق است.
با این تفاسیر آمارسازی و بازی با اعداد دردی را دوا نخواهد کرد و فقط با این شیوه درآمدهای جزیرهای بیثبات را در استان پخش شده خواهیم داشت.