شنبه, 01 اردیبهشت 1403
شنبه, 01 اردیبهشت 1403
Saturday, 20 April 2024
روزنامه گیلان امروز [ شماره ۶۴۸۸ ]

 

 

کاظم شکوهی

برخی مقولات و معقولات که در سپهر رسانه‌ای منتشر و مرتبا تکرار می‌شود، این تکرار‌ها به شکلی است که دیگر برای خواننده بی‌خاصیت شده، به عنوان مثال دیگر سخن گفتن از گرانی، تورم، فقر و از این قبیل در جامعه به دلیل تکرار به امری عادی بدل شده، که هیچ واکنشی را برنمی‌تابد که البته از اولش هم از سوی مسوولین این مقولات بی‌اهمیت تلقی شده و بدون واکنش بوده است ولی حالا این بی«واکنشی» از سوی صاحبان درد هم مشاهده می‌شود که گاهی تکرار مکررات می‌تواند حوصله سربر و ملال‌انگیز باشد.

من از این زندگی یک نهج آزرده شدم      قند اگر هست نخواهم که مکرر باشد!!

معلوم است وقتی قند مکرر را هم نمی‌شود تحمل کرد، امان از زهر و سم مکرر، ولی رسانه چه می‌تواند بکند جز اینکه علیرغم آگاهی از این عاقبت ناخوش باز بگوید.

1 – یک انتصاب در حوزه دانشگاه گیلان انجام شد که بسیار مساله‌انگیز می‌نماید، انتصاب رییس پارک علم و فناوری که طی آن آقای دکتر باستی نیروی بی‌حاشیه و مدیری کارآمد و تحول‌گرا پس از پنج سال کار کنار گذاشته شد که خود کنار گذاشتن وی جای سوال بسیار دارد، ولی از این مهم‌تر اینکه به جای این نیروی کارآمد، آقای دکتر حاتم‌زاده، رییس دانشگاه در دوره دولت نهم و دهم که هفتاد ساله است منصوب شده است.

کارنامه این مدیر در دوره ریاست دانشگاه از سوی دانشگاهیان چندان قابل تائید نمی‌نماید و از این گذشته به فرض که دوسیه‌ی ایشان در مدیریت دانشگاه گیلان مناسب ارزیابی شود به‌هرحال هر نیرویی یک تاریخ مصرف دارد. در محیط دانشگاه گیلان با وجود ده‌ها نیروی کارآمد و جوان برای تصدی سمت مسوولیت پارک علم و فن‌آوری، به عنوان جایگاهی که ضرورتا نیروی خلاق و تازه نفس طلب می‌کند گماشتن یک مدیر هفتاد ساله جای بسی سوال و مساله است. به‌خصوص تعارض این امر با وعده‌های دولت سیزدهم که قرار بود از نیروهای تازه نفس و به قول خودشان انقلابی استفاده کنند! معلوم می‌شود در ارزیابی دولت حاضر باور بر قحط‌الرجال بودن است.

2 – در طرح مسایل زیست محیطی و به‌خصوص کمبود آب و مشکلات ناشی از آن از جمله فرونشست زمین، خشک شدن چاه‌های حفر شده و کمبودهای آب برای صنعت، کشاورزی و آب شرب در اغلب نقاط کشور باید مساله تغییرات اقلیمی کره زمین و مساله گرم شدن زمین را مورد نظر داشت و به یاد داشته باشیم که حداقل بخشی از این مشکل محصول عملکرد مسوولین و مردم نیست بلکه این تغییرات حاصل از گرم شدن کره زمین و تغییر جغرافیای بارندگی‌هاست که بسیاری از مناطق کره زمین را تحت تاثیر قرار داده است اما در واقع عملکرد مسوولین کشور در 50 سال اخیر به‌خصوص برای صدور مجوز چاه‌های حفر شده و همین‌طور چاه‌های حفر شده بدون مجوز و نیز احداث سدهای متعدد بدون کارشناسی لازم و جامع‌نگری بر روی نتایج آن وضع کشور را فاجعه‌آمیز کرده است.

می‌گوییم فاجعه زیرا از هر دیدگاه که به مساله توجه شود آینده نگران کننده در تداوم این امر آشکار است از جمله مساله خشک شدن تالاب‌های کشور و دریاچه‌ها از جمله دریاچه بزرگ ارومیه که وضعیت منطقه، به وسعت چند استان را به خطر انداخته است و باید با اراده‌ای استوار طرح احیاء دریاچه با هر هزینه پیگیری شود.

درخصوص نتایج حاصل از احداث سدهای بدون مطالعه عمیق و جامع باید به‌طور جدی برای بهره‌گیری از این سدها حتما یک نهاد و سازمان فرابخشی به مساله رسیدگی و راه‌های جبران مافات را جستجو کند.

واقعیت تلخ اینکه ما خیلی سخاوتمندانه، یا شلم شوربا سد ایجاد کردیم و مهم‌تر بی‌ارزیابی درست و مثلا برای توسعه بخصوص کشاورزی و صنعت مجوز حفر چاه صادر کرده‌ایم، نگاهی به آمار حفر چاه‌های کشور طی 50 سال اخیر فاجعه‌آمیز بودن مساله را باز می‌نماید.

براساس آمار تا سال 1350 جمع چاه‌های حفر شده در 1648195 کیلومتر مربع وسعت کشور 47000 حلقه بوده که طی ده سال این رقم در سال 1360 به 162000 حلقه افزایش پیدا کرده و این افزایش با سرعت ادامه یافته تا سال 1370 رقم 225000 حلقه چاه گزارش شده است و سال 1380 رقم 000/450 و سال 1390 تعداد چاه‌های حفر شده در سطح کشور 000/736 حلقه بوده و بنا بر گمانه‌زنی‌های فعلی رقم چاه‌های حفر شده در سطح کشوری خشک و کویری به یک میلیون می‌رسد.

به عبارتی در هر 6/1 کیلومترمربع یک حلقه چاه حفر و آب‌های ذخیره‌ی زیرزمینی مکیده شده و همین مساله به نوعی ایران را به یک آبکش تبدیل کرده‌ است، این سخن نگارنده نیست سخن کارشناسان متخصص است. با این زمینه آیا فرونشست‌های زمین در استان‌های مختلف، خشک شدن منابع آب و خشک شدن تالاب‌ها و ... باید تعجب‌انگیز باشد؟

 

 

به اشتراک بگذارید:

نظر شما:

security code
طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان