سعیده قرشی، شهرپژوه/ استراتژیست نوآوری
در قرن بیستویکم، ویژگی پاسخگویی شهرها به جمعیت رو به رشد و متنوع، شرایط اقتصادی متفاوت، فناوریهای جدید و جو در حال تغییر، حیاتی و هویتبخش است. اقدامات کوتاه مدت، پروژههای مبتنی بر اجتماع/جماعت و اهالیِ مجتمعهای زیستی [از حضور در پارکهای محلهای و عمومی گرفته تا شکلدهی ابتکارات خیابانی و…] به ابزاری قدرتمند و سازگار با فعالان شهری، برنامهریزان و سیاستگذاران و… تبدیل شده، به اعتبار خاستگاه به دنبال ایجاد بهبودهای پایدار در شهر و فراتر از آن ایجاد تطابق با وضعیت در حال گذار هستند.
تغییرات سریع و اغلب کم هزینه و البته نوآورانه و خلاقانه، ماهیت «جنبش شهرسازی تاکتیکی» را شکل میدهند. ایجاد میادین فعال و یا تبدیل فضاهای مانند پارکینگهای شهری به مکانهایی برای دورِ هم بودن و...، علاوه بر کسب حمایت عمومی میتوانند آغاز و البته آزمونی برای سرمایهگذاری در پروژههای دائمی باشند؛ البته داستان به اینجا ختم نمیشود و این نوع از فعالیتها میتوانند نقشی الهامبخش برای راهبران مدنی در تجربه و شکل دادن فضاهای شهری به شیوهای جدید ایفا کنند. شهرسازی تاکتیکی به تعبیری، گرایش یا جنبشی است به سوی «تعمیر» شهر و خودانجامی [D.I.Y] در عرصه شهرسازی با هدف ارتقا تجربه زندگی/زیستِ شهری/شهروندی از طریق برنامههای اقدام و اجرا در راستای بهسازی وضعیت. ویژگیهای اصلی این نوع پروژهها مشمول [و نه محدود] بر مقیاسِ کوچک، موقتیبودن، کمهزینه بودن، سریعالاحداث بودن، عدم رسمیت و خوداتکایی بوده، حائز ذاتی مشارکتی و هدایت شده توسط چالشها و نهایتا ظرفیتهای اجتماعی هستند؛ این رویکردها اغلب توسط معماران، هنرمندان و طراحان شهری خلاق که خارج از محدوده معمول حرفه ای کار میکنند، شروع میشوند.
شهرسازی تاکتیکی، حدود و ثغور
یک «تاکتیک» در معنای استقرائی، در اصل کنشی است که رویدادها را دستکاری کرده، آنها را به فرصت تبدیل میکند. بنابراین تعریف میتوان به روشنی نتیجه گرفت که اهمیت شهرسازی تاکتیکی نه صرفا به دلیل مقیاس کوچک و قابل دسترس بلکه با توجه به ایجاد فرصت و خدمتی که به راهاندازی اثرات بزرگ و درازمدت میانجامد، برای شهر ضروری است.
پروژههای عمرانی معمول شهرها مانند استادیومها، موزهها، پارکها، مراکز همایش و… وقت گیر بوده، به علاوه، موفقیت آنها به طور کلیدی وابسته به حمایتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است؛ در نهایت نیز، مزایای بلند مدت این جنس پروژهها [بزرگ و میان مقیاس] به هیچ طریق قابل ضمانت و حتی پیشبینی و آزمودن نیستند.
هم مقیاس و هم سرعت شهرنشینی جهانی، نیاز فوری به تحقق سریع ادوات تجربههای شهری، پیشبینی نتیجه به نحوی کم هزینه و همراه با پذیرش عمومی [به ویژه در زمینههایی که همزاد با ناپایداری منابع باشند] را ایجاد کرده، چه بسا بتوان نتیجه گرفت که شهرسازی تاکتیکی [در معنای ساختاری خود] بر مبنای این نیاز فوری شکل گرفتهاست. برای درک حدود و ثغور مفهوم شهرسازی تاکتیکی لازم است چهار عنصر اساسی برای یک پروژه وجود داشته باشند که بدون ترتیب خاصی عبارتند از:
اجتماع محور باشد
موقتی باشد
کم هزینه باشد
باز نمایانگر (Demonstrative) باشد
اجتماع محوری: مدخلِ بحثِ مشارکت شهروندان مستلزم تبیین واژه شهروند است؛ صِرف زندگی و فعالیت در شهر [شهرنشینی] از افراد شهروند نمیسازد و شهروندی به مثابه یک پدیده حائز اصولی است که معمولا آشنایی با آنها جامعه را آگاهتر کرده، شهروندان آگاه نسبت به محیط دربرگیرنده خود حساس شده، نهایتا نسبت به مطالبات خود در قبال شهر و مطالبات شهر نسبت به شهروند، مسولانهتر عمل میکنند.
در تعریف اجتماعمحور بودنِ شهرسازی تاکتیکی این نکته را نیز باید در نظر داشت که «اقدامات تاکتیکی» در شهر یک اصطلاح رایج است که از طریق ایجاد و بازسازی جامعه/جماعت، عمل میکند. این رویکرد در کشورهای متعددی که اتفاقا در حال توسعه نیز هستند به عنوان ابزاری برای بالا بردن سطح کیفی محیط شهری مورد استفاده قرار گرفته، میتواند در مقام آیینهای تمام نما فعالیتهای حمایتی جامعه را منعکس ساخته، نهایتا به مداخله و درگیری همافزا، کنشگرانه و فعالِ شهروندان منجر شود. در طراحی رویدادها در حیطه شهرسازی تاکتیکی مشارکت شهروندان از اهمیت برخوردار است؛ آن هم نه شهروندان منطقهای خاص در شهر، تمام شهروندان در تمام مناطق و محلههای شهر چه آنجا که بالاشهر حساب میشود، چه آنجا که با زرق و برقی نو و عامهپسند مرکز شهر نام گرفته و چه فضاهای ناب شهری که بیدفاع و رها شده باقیمانده است.
موقتی و کمهزینه بودن: کمهزینه و موقتی بودن پروژههای شهرسازی تاکتیکی در ذات این رویکرد مستتر بوده، ریسک انجام آنها را به حداقل رسانده، فرصتی برای تمرین ایدههای مرتبط را در بازه زمانی و هزینهای محدود [بسیار شبیه به عناصر تعریفکننده «پروژه»] فراهم میسازد.
بازنمایانگری (Demonstrative): مفهوم «بازنمایانگری» مبین این نکته ساختاری در شهرسازی تاکتیکی است که هدف از منصوبات مضاف بر وضعیت موجود در حین رویکرد تاکتیکی، نمایش چگونگی تاثیر تغییرات کوچک در محیط مصنوع در نیل به بهبود ایمنی، سلامتی و جذابیت بصری یک محله، مکان یا شهر است.
شهرسازی تاکتیکی، اقدام کوتاه مدت با اثرات بزرگ
شهرسازی تاکتیکی شامل طیف کاملی از پروژهها با دستهبندیهای متباین، اشکال متفاوت با ویژگی مقیاسپذیری گسترده است؛ این طیف از پروژهها از کنشگریهای تک نفره آغاز شده تا ساختارهای عظیم مشتمل بر بازیگران و ذینفعان متعدد گسترش مییابند. با توجه به تجربیات تاکتیکی در شهرهای مختلف، دستهبندیهایی برای درک این رویکرد شهرسازانه شکل گرفتهاند که با وجود قابلیت شمول بر فعالیتهای مختلف در این وادی، ماهیت شهرسازی تاکتیکی به گونهای است که در مواردی بهتر است فرض کنیم دستهبندی قطعی برای آنها وجود ندارد. نهایتا نباید فراموش کرد که اصولا برنامه و مفهوم شهرسازی تاکتیکی با هدف پیشبرد نوآوری، خلاقیت، همکاری و راهحلیابی خلاقانه/نوآورانه توسط شهروندانی که به محیط پیرامون خود اهمیت میدهند ایجاد شده، به شدت به زمینه شکلگیری و فرهنگ جامعه میزبان مرتبط و بعضا متصل است.
اگرچه تغییر و تحولات کوچکمقیاس شهری موضوعی جدید نیست، اما اصطلاح «شهرسازی تاکتیکی» در دهه اخیر در قالب یک مفهوم شهری مورد توجه قرار گرفتهاست. از آنجا که این اصطلاح جدید است، مطالعات نسبتا کمی در مورد «شهرسازی تاکتیکی» و پیامدهایی که این جنبش در شهرهای امروز دارد، انجام شده است. در این میان، لیدون و گارسیا به عنوان دو صاحب نظر در حوزه شهرسازی تاکتیکی، اقدامات کوتاه مدت را پروژههای مبتنی بر اجتماع/جماعت تعریف میکنند که به ابزاری قدرتمند و سازگار با فعالان شهری، برنامهریزان و سیاستگذاران تبدیل شدهاست. در کتاب این دو پژوهشگرِ تاثیرگذار چند ویژگی اصلی بیان شده است که این امکان را معمولا ایجاد میکنند تا شهرسازی تاکتیکی به موفقیت برسد؛ یک جنبه اساسی از شهرسازی تاکتیکی، تلاش برای همکاری با شهر و محله در راستای ایجاد تغییرات پایدار است. آنچه که پروژهای را لایق وصف «تاکتیکی» میکند هدف آن است و لاجرم مداخله کوتاه مدت باید در چارچوب تحولات بلند مدت تعین یابد. جنبه مطلوب دیگر مداخله تاکتیکی این است که این نوع پروژهها به راحتی در مناطق دیگر شهر یا محله قابل تکرار بوده، از این طریق میتوانند به الگویی در شهر بدل شوند و به طریق اولی راهبران/حکمروایان شهری در موقعیتی خواهند بود که از منابع محدود خود برای ارزیابی و اعمال بهترین ابتکار عمل استفاده کنند. کتاب لیدون-گارسیا «شهرسازی تاکتیکی، اقدامات کوتاهمدت برای تغییرات بلندمدت» بر این نکته تاکید دارد که راهبران/حکمروایان شهرها کمتر به غیررسمی/بیمجوز بودن مداخلات موقت اهمیت داده، بیشتر به شرایط ایدهپردازانه اساسی و ظرفیت بالقوه تاثیرات آیندهنگرانه یک تاکتیک توجه دارند.... . در مجموع با توجه به نتایج کتاب لیدون-گارسیا چنین میتوان استنباط کرد که همواره تنش ذاتی بین مداخلات از پایین به بالا و واکنشهای حکمروایی [از بالا به پایین]، محل چالش خواهد بود.
ادبیات موضوع شهرسازی تاکتیکی با تاکید بر برنامهریزی در شهرها، موضوع اعمال ابتکار عمل از پایین به بالا را مورد مداقه قرار داده، نهایتا شهرسازی تاکتیکی را به عنوان میثاقی «در دسترس و زودبازده» برای بهرهمندی و توانمندسازی جوامع معرفی میکند. هنگامی که یک پروژه شهرسازی تاکتیکی توسط شهروندان رسمیت یافت، روح جامعه را منعکس میکند و البته بسیار سریعاجرا است؛ در اینجاست که برنامهریزان باید تلاش کنند تا از انرژی و خلاقیت شهروندان در راستای اثرات بزرگی مانند احساس تعلق و تعهد به شهر استفاده کنند. پروژههای شهرسازی تاکتیکی از نظر دامنه، اندازه، بودجه و پشتیبانی به طور قابل توجهی متفاوت هستند. پروژهها معمولاً با مداخلاتی با انگیزههایی اساسی آغاز میشوند و به سایر نقاط شهر [یا حتی شهرهای دیگر/کشورهای دیگر] گسترش مییابند و در بعضی موارد توسط حکمروایان و تصمیمگیران شهر به عنوان بهترین روشها پذیرفته میشوند. در ادامه فهرستی از مداخلات متداول ذکر شده است:
بلوک شهری بهتر: تبدیل موقت خیابانها با حاشیه خردهفروشی با استفاده از مصالح ارزان و نیروی کار داوطلبانه؛ فضاها با چرخدستیهای مواد غذایی، میزهای پیادهرو، خطوط دوچرخه موقت و باریک شدن خیابانها معمولا مبدل به فضای حضور و گذران وقت میگردند.
بارانی از نیمکت و صندلیهای شهری: به طور مثال استفاده از مواد بازیافتی برای ساخت صندلیهای عمومی که میتواند با مشارکت اهالی نیز باشد؛ صندلیها در مناطقی قرار گرفتهاند که یا دنج بوده، یا فاقد مکانهای راحت برای نشستن هستند.
حصار شفاف: عمل از بین بردن نردههای غیرضروری برای شکسته شدن موانع بین همسایگیها، زیباسازی محلات و تشویق ساختن گروههای محلهای/اهالی.
زدودن کفسازی: این عمل از بین بردن روسازی غیرضروری برای تبدیل مسیرها به فضای سبز به منظور جذب آب باران و زیباسازی محلات است.
چرخ دستیها و کانکسهای مواد خوراکی: چرخدستیها و بعضا حتی خودروهای مواد غذایی برای جذب مردم به فضاهای عمومی خلوت و ارائه فرصتهای تجاری کوچک برای کارآفرینان.
باغبانی چریکی: باغبانی چریکی اقدام به باغبانی در اراضی است که باغبانان رسمی شهرداری حق استفاده از آن را ندارند؛ از جمله محوطههای متروکه، مناطقی که از آنها مراقبت نمیشود یا املاک خصوصی رها شده.
خیابانهای باز: تامین موقت فضاهای ایمن برای پیادهروی، دوچرخهسواری، اسکیت و فعالیتهای اجتماعی مرتبط، توسعه اقتصاد محلی و زدایش خودروها از فضاهای شهری را به همراه دارد.
روزِ پارک به جای پارکینگ: رویدادی سالانه که در آن پارکینگهای خیابانی به فضاهای شبیه پارک تبدیل میشوند.
از پیادهرو به پلازا: تبدیل فضای خیابانها به فضای عمومی قابل استفاده به روشی کم هزینه.
کافههای پاپآپ [خلقالساعه]: کافههای پاپآپ یک فضای موقت یا تراسهایی هستند که صندلیهای سرریز را برای یک کافه در نزدیکی یا برای رهگذران فراهم کنند.
پارکهای پاپآپ [خلقالساعه]: پارکهای پاپآپ به طور موقت یا دائمی فضاهای کم مصرف را از طریق زیباسازی به مناطق دورهمی تبدیل میکنند.
خردهفروشی پاپآپ [خلقالساعه]: فروشگاههای پاپآپ فروشگاههای خردهفروشی موقت هستند که در مراکز توزیع خالی یا املاک بلااستفاده ایجاد میشوند [این موضوع قابل تعمیم به موضوع دستفروشی نیز است].
خطوط دوچرخه محافظتشده: محافظت از خط دوچرخه معمولاً با قرار دادن گیاهان گلدانی یا سایر موانع فیزیکی انجام میشود تا خطوط دوچرخه نقش بسته بر زمین ایمنتر شوند.