مهدی بینا، دبیر کمیته توسعه شهرهای هوشمند آسیایی در مجمع شهرداران آسیایی AMF، دکترای کاربردی مدیریت کسب و کار از دانشگاه تهران
بیاییم یک بار برای همیشه، با حقیقت روبهرو شویم؛ امروز دنیا بطور فراگیری با تغییر پارادایمهای فکری و مدیریتی مواجه شده است! دنیایی از اطلاعات در پیرامون ما در حال رشد هستند و بشریت، مدام در تقلای این است که راهکارهایی نوآورانه بر مبنای فناوری ایجاد کند تا قادر باشد این حجم انبوه از اطلاعات را کاربردی، مولد و قابل مدیریت کند.
فراتر از ارزشگذاریهای کلیشه ای «خوب یا بد»، ما در عصر اطلاعات و دادهها چشم به عرصه وجود باز کردهایم؛ عصری که هیچکس، از تصمیم سازان تا تصمیم گیران در حوزه های مختلف توسعه، بوضوح نمیداند انتهای مسیری که به نوعی در ابتدای آن قرار گرفتهایم به چه سرنوشتی محتوم است. فقط همین بس، که با سرعتی بس شگفت انگیز به سمت آن نقطه نامعلوم در حرکتیم. به این ترتیب، عنصر آگاهی و خرد تنها ابزار ایمن و قابل اتکایی است که دست کم میتواند ما را با کمترین خطاها به شاخصهای کیفیت زیست بشر نزدیک تر کند. در این مسیر، قاعدتا بدون آینده پژوهی، سپس برنامه ریزی و در اختیار گرفتن «نقشه راه»، توسعه اقدام کنیم.
یک فاکت در شهرهای حال و آینده این است که کلیه مناسبات فضاهای شهری مدرن با «داده» سروکار دارد. در متن شهرهای به اصطلاح «هوشمند»، اما در حقیقت «پایدار»، همواره در حال تحلیل «کلان داده ها» خواهیم بود. همین امر چالش ها و فرصت های بسیاری در این زمینه ایجاد کرده است. شهر هوشمند را راهکارهای مقیاس پذیری تعریف میکند که از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و سایر فناوری های نوین مرتبط برای افزایش کارایی، کاهش هزینهها و افزایش کیفیت زندگی بهره می جویند. پردازش کلان دادههای شهری به طور کلی به هر مقدار گسترده از داده اشاره دارد که بصورت بالقوه برای جمع آوری، ذخیره سازی، بازیابی، یکپارچه سازی، انتخاب، پیش پردازش، مدل سازی، شبیه سازی، تجزیه و تحلیل و تفسیر برای کشف دانش جدید مفید استفاده می شود.
کلان دادهها عنصر اصلی «تحول دیجیتال» در دنیا هستند و البته در چنین عصری، مفاهیمی چون «اقتصاد دیجیتال» موجودیت یافتهاند؛ حجم اطلاعاتی که در روز تولید می شود میتوانند بعنوان یک سرمایه ملی، معادل تحولی که نفت درحوزه انرژی ایجاد کرده است را در اقتصاد دیجیتال شکل دهند. براساس آمارهای جهانی در سال ۲۰۱۹، در هر روز بیش از ۵۰۰ میلیون توییت معادل با ۱۸۴ میلیارد توییت در سال، ۲۴۶ میلیارد ایمیل و ۲ تریلیون جستجوی کلید واژه بر روی گوگل جستجو میشود و این آمار نشان میدهد با حجم عظیمی از دادهها مواجهایم که قابل پردازش بوده و جالب تر اینکه قابل بهره برداری در بخش خصوصی و نوآور هستند.
شهرها یک سیستم کلان و متشکل از سیستمهای کوچکتر هستند. شهرهای هوشمند در واقع، یک مدل یکپارچه از زیرساختهای شهری، خدمات شهری و اقتصاد پایدار در مسیر تحقق اقتصاد هوشمند هستند. چنین مدلی، همانگونه که در بالا اشاره شد، بطور متقن و تردید ناپذیر، بر پایه «داده» استوار خواهد بود؛ اما در شهرهای امروز، خصوصا شهرهای در حال توسعه، چالش هایی به شرح ذیل، لزوم اتخاذ نگرشها و سپس اقدامات ریزبنایی و پایه را ضروری می نماید:
- شفاف نبودن فرآیند پردازش اطلاعات از چالشهای مهم این حوزه ارزیابی شده است. به این ترتیب، الگوریتمهائی که شهرداریها و شرکتهای بزرگ برای پردازش این اطلاعات استفاده میکنند فاقد شفافیتهای لازم، داشتن نقشه راه، فراهم بودن بسترهای حقوقی و قانونی کافی است.
- در کنار این مشکل، در صورت مسئله مدیریت کلان داده ها، حجم بسیار سنگین دادهها را نیز باید لحاظ کرد که با توجه به برخی ویژگی ها از جمله حساس و غیرحساس بودن قابل تشخیص و بررسی و دسته بندی نیست.
- عدم رعایت اصل بیطرفی و تبعیض از دیگر چالشهای پیش روی این حوزه است و شهرداریها و شرکتهای بزرگ فعال در این حوزه، نتایج و اطلاعات را براساس آراء و منافع خود توزیع میکنند و اطلاعات بصورت تبعیضآمیز در اختیار بخش های مختلف جامعه قرار میگیرد.
همانطور که پیشتر اشاره شد، شهرهای آینده ابزارهایی نوین را جهت تحقق پایداری بکار خواهند گرفت؛ برای بهره گیری اثربخش از فناوری های پیشروان همچون اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، بلاکچین (Blockchain) و کلان داده ها در تحقق شهر هوشمند ناچار به تمهیداتی به شرح زیر هستیم:
- شفافیت در چشم انداز
- ساختارهای فرابخشی و وحدت رویه
- بودجه و منبع مالی مشخص، برنامه های پشتیبانی
- تربیت نیروهای متخصص و جذب استعدادها
اما آنچه در اینجا حائز اهمیت است این است که چنین رویکردی بصورتی محتوم و ناگریز، باید «مردم محور» و بر اساس مشارکت هوشمند (Smarticipation) تعریف شده و همسو با توسعه اکوسیستم نوآوری، به اجزای سیاست ها و برنامه عملیاتی شهر هوشمند بپردازد. در این معنا، تدوین نقشه راه و برنامه عملیاتی مشخص در شهرداری ها قبل از هر چیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
پلتفرمهای دیجیتالی و مبتنی بر اینترنت اشیا، امکان خدمات سریعتر و راحتتر برای شهروندان و همچنین تجزیه و تحلیل راحتتر دادهها را فراهم میسازند. قطعا استخراج دادهها و نمایش این اطلاعات به روشهای جدید، با استفاده از این مفهوم راحت تر میگردد. این مهم موجب خواهد شد که به جای تصمیم گیری بر اساس پیش بینیها و فرضیات، بر مبنای اطلاعات و داده های صحیح پردازش شده با مشارکت حداکثری شهروندان، تصمیم گیری شود.
در این راستا، فناوری های صف شکن مانند اینترنت اشیا (IOT)، این ظرفیت را دارد که شبکه ای در دسترس و یکپارچه از دستگاه های به هم متصل و سنسورها را برای توسعه شهر هوشمند ایجاد کند و تجزیه و تحلیل کلان داده های شهری را به محیط کنترلی واقعی برای بهره برداری در توسعه نوآوری شهری منتقل و از مزایای آن در دیده بان مدیریتی شهری استفاده کند.
بدین منظور نیاز به دیده بان مدیریتی شهری (داشبورد) به جهت مدیریت بهینه عملکرد، اندازه گیری عملکرد و استفاده از اطلاعات در راستای ایجاد تغییرات و ارتقاء خدمات شهری، بیش از پیش احساس میگردد. این دیده بان میتواند با یکپارچه سازی داده های موجود در سامانه های متفاوت شهری و اقتصادی، در قالب داشبورد آنلاین به سیستم تصمیم سازی شهری متصل و به شهردار و مدیران ارشد شهری جهت تصمیم گیری کمک شایانی کند.
کلیه بخش ها نظیر معاونت ها، مدیران و کارکنان شهرداری و حتی شهروندان را قادر می سازد که تصمیمات هوشمندانه تر و آگاهانه تری را بگیرند. دیدهبان مدیریتی مبتنی بر ورودی ها منافع بزرگی را برای شهر به ارمغان می آورد. به نحوی که نشان می داد چطور شهر رشد کرده است و افزایش بهره وری در آن اتفاق افتاده است.
مزایای داشبورد دادههای ضخیم (کیفی و توصیفی) برای شهروندان، کسب اطلاعات و توانمندسازی است. این داشبورد ، به شهروندان درباره مسائل جامعه و جریانات دولتی شهر آموزش هایی ارائه می کند. در این فضا شهروندان نیز با آگاهی از گزارشات، در روند رشد و ترقی شهر مشارکت مینمایند.
درست زمانی که در خصوص شهر هوشمند، سخن از «کلان داده» به میان می آید، پای یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی نیز به میان کشیده میشود. در این فرایند، حجم قابل توجهی داده در اختیار ماشین قرار میگیرد و این ماشین، دادهها را تجزیه و تحلیل کرده و آنها را به بهترین شکل ممکن حل و فصل میکند. آنچه که خروجی این فرایند است، نتیجهگیری یا تصمیمگیری است که با توجه به دادههای ورودی، بهترین خروجی ممکن است. امروزه ماشینها قادرند تا تمام راهکارهای ممکن برای حل مساله را شناسایی کرده و با سرعت هرچه تمامتر آنها را امتحان کنند. اگر برای حل یک مساله یک میلیون راهکار احتمالی وجود داشته باشد که فقط یکی از آنها به پاسخ صحیح بیانجامد، این سیستم قادر خواهند بود تا تمام این یک میلیون راهکار را شبیه سازی کرده و در کمترین زمان ممکن، بهصورت سیستماتیک خروجی نهایی را که قطعاً نیز صحیحترین خروجی است تولید کنند.
از این رو، دولت ها نیز میتوانند با ایجاد زیست بومی نوآور به معنای واقعی آن (نه صرفاً با تجهیز چند ساختمان و ایجاد فضای کار مشترک و جلوه ی نمایشی) که با شهروندان، سازمانهای مردم نهاد و کسب و کارها مشارکت دارد، ارائه خدمات را بهبود بخشیده و به خلق و عرضه مشترک ارزش با مشارکت بازیگران اصلی اکوسیستم بپردازند. بدین منظور باید پیش از هرچیز تحول دیجیتال در بخش خدمات عمومی محقق شود و پس از آن تمرکز بر مشارکت با شهروندان و کسبوکارها شود و این یعنی رویکرد شهروند محوری در سیاستگذاری تقویت شده و ارزش تعامل با شهروندان نه تنها در ارائۀ خدمات، بلکه در قانونگذاری مورد تصدیق و تأیید سیاستگذاران قرار گیرد. در نهایت دولت باید برای تحقق تفکر و رویکرد پلتفرمی از مدل ارائه دهندۀ خدمات به مدل رگولاتور و نظارت کننده بر زیست بوم تبدیل شود.
بنابراین سیاستگذاران باید نقش فعالتری در چابکسازی حاکمیتها داشته باشند، چرا که حاکمیت برای این که بتواند با تغییرات اجتماعیِ ناشی از توسعه و فراگیری سریع فناوریهای صف شکن، خود را وفق دهد، ناگریر باید چابک باشد. بسط حاکمیت فراتر از بخش دولتی، نیازمند مدلهای جدیدِ توسعه و همکاری بخشهای دولتی و خصوصی است. دولت پلتفرم ابزاری راهبردی برای پیادهسازی حاکمیت چابک و پاسخگو در مقابل فناوری است.
شهر هوشمند یک مسیر است نه یک پروژه. مسیری برای تغییر و بهبود، مسیری برای نوآوری و بازآفرینی روشهای خلق ارزش و ثروت آفرینی شهری که بروز و ظهور آن در تمامی عرصه های زندگی شهروندان، امروزه کاملا قابل لمس می باشد. در پایان از خودمان بپرسیم، آیا واقعا شما بعنوان یک شهروند، امروز حس میکنید شهرتان هوشمند شده یا صرفاً پوسته خدمات رسانی تغییر کرده است؟
نگارنده در یک مجال کوتاه، با اشاره به دهها مفهوم و مسئله مرتبط با موضوع توسعه شهر و کلاندادهها، سعی در ارائه یک نگاه جامع اما اجمالی بر الزاماتی دارد که بدون تمهید و آماده سازی آنها، عملا شاخصهای شهر هوشمند و پایدار محقق نخواهد شد.