نیما فریدمجتهدی سمانه نگاه
اشاره
هرچند تصور و جغرافیای ذهنی ما از گیلان، غالبا حولِ سرسبزی این استان بهویژه در مناطق جلگهای شکل گرفته، اما نگاهی به وضعیت جغرافیایی گیلان نشان از گونهگونی چشماندازهای جغرافیایی و بومشناختی آن دارد. در این میان، بخشهای زیادی از مساحت گیلان را مناطق با آبوهوای نیمهخشک دربرگرفته است. پیشبینی شرایط مخاطرههای پیشرو، یکی از هدفهای مهم محققان علوم محیطی است. اهمیت آن بهدلیلِ این است که این پیشگوییها عنصر غافلگیری را که مسبب افزایش حجم و شدت خسارات و تلفات است خنثی میکند. بررسی رژیم باد در منطقه منجیل و همچنین تغییرات محیطی صورت گرفته چه در اثر عوامل انسانی و چه بهدلیلِ ابرچالش تغییر آبوهوا، حاوی نکاتی است که اگر به شکل یک سناریوری احتمالی به آن بپردازیم، ابعادی از خطر برای ما نمایان میشود که دانستن آن کمک موثری در زیست شهری مردمان شهر منجیل خواهد کرد.
منجیل بهدلیلِ وزش باد شدید در کشور معروف است. بادِ منجیل رفتار روزانه مشخص و شبهدائم در طی روزهای سال دارد. باد منجیل از حوالی 9 صبح به وقت محلی شروع به وزیدن میکند و اوج فعالیت آن در ساعتهای 14 تا 16 به وقت محلی است. بیشینۀ فراوانی باد در طی ماههای خرداد و تیر است. بیشینه سرعت ثبت شده باد منجیل، برابر با 126 کیلومتربرساعت در تاریخ 27 مرداد 1373 است. رفتار آماری پدیده، نشان از تاثیرپذیری آن از رژیم حرارتی روزانه و فصلی ناشیاز تغییرات گرمایش هوا روی پهنه دریای کاسپین و دشت قزوین و اختلاف دمایی میان این دو پهنه دارد. کشیدگی درة سفیدرود و قرارگیری تنگة منجیل در خروجی آن و ورودِ یکباره آن به دشتِ منجیل، شرایط وزش و گسترش بادبزنی شکلِ باد منجیل را در گستره فلات ایران از دشت قزوین تا دشت زنجان فراهم کردهاست. تضاد فشار میان پُرفشار حرارتی پهنه دریای کاسپین (با دمای پایینتر) به همراه کمفشار حرارتی فلات ایران (دشت قزوین و... با دمای بالاتر) سبب به وجود آمدن این باد میشود. رفتارهای روزانه و فصلی باد منجیل بهویژه از لحاظ تندی و فراوانی رخداد، تابع دو سامانۀ فشاری مقیاس منطقهای است که بهشدت از ویژگیهای حرارتی سطوح زیرین جو متاثر هستند. زمانی سرعت وزش این باد به حداکثر مقدار خود میرسد که فلات ایران در ساعات بعدازظهر بیشینة تابش خورشیدی را دریافت کرده و اختلاف دما و فشار بین پهنۀ آبی کاسپین و دشتهای جنوب البرز به بیشترین مقدار خود رسیده است.
اما یکی دیگر از بادهایی که با جهت معکوس (از جانب جنوب) در منجیل اتفاق میافتد باد گرمش است. باد گرمش بادی گرم و خشک و در واقع نوعی باد فون یا شبه فون است که از بادهای منطقهای معروف در شمال ایران محسوب میشود. شرط لازم برای شکلگیری پدیدۀ باد گرمش در استان گیلان جفتشدگی دو تودۀ هوای پرفشار و کمفشار در دو سوی رشتهکوههای البرز است. این شرایط ماحصل نفوذِ همزمان زبانه فشاری چرخندهای دینامیکی قوی با منشاءهای کمفشارجنب قطبی و کمفشار مدیترانهای در شمال رشتهکوههای البرز و همچنین حاکمیت کمربند هوای پرفشار ناشیاز زبانه پرفشارسیبری و یا پرفشار جنبحاره روی مرکز و جنوب فلات ایران است. این پدیده عمدتاَ در فصول سرد سال، زمانی که فراوانی چرخندزایی روی مدیترانه افزایش یافته و همچنین کمفشارهای سرد جنب قطبی به شدت فعال هستند، به وقوع میپیوندد. وجود مراکز پرفشار قوی بهویژه پرفشارسیبری که در این بازه زمانی از سال روی پهنۀ وسیعی از آسیا مستقر بوده و زبانه پربندهای فشاری آن تا روی فلات ایران امتداد مییابد، موجب شکلگیری جریانهای جنوبی بهسمتِ سواحل جنوبی دریای کاسپین و افزایش سرعت باد در ترازهای زیرین وردسپهر میشود.
وزش باد غالبِ منجیل با جهتی شمالی، از سمت جلگه گیلان، امری ملموس برای بسیاری از مردمی است که حداقل یک بار یا از منجیل عبور کردهاند یا در آنجا مدتی وقت گذراندهاند. این باد از دیدگاه آسایش حرارتی الزاماً بادی مضر نیست و اتفاقاً منجر به تغییر شرایط دمایی مطلوب در منجیل بهویژه در فصل تابستان میشود. اما وزش باد منجیل هم زمان که سبب لطافت جو و شرایط آسایش حرارتی در شهر منجیل میشود، درسویدیگر دریاچۀ سد منجیل یا همان مناطق جنوبی آن، تبدیل به یک مخاطره جوی و ایجاد توفانهای گردوخاک شدید میشود. بهگونهایکه دربازدید از مناطق جنوبی دریاچه، تپههای ماسهای و عوارض زمینی مشابه مناظر موجود در مناطق بیابانی مشاهده میشود. اما چرا باد منجیل که از گیلان میوزد و برای منجیل هوایی با شرایط رطوبتی و خُنکتر را به ارمغان میآورد، در کرانههای جنوبی دریاچه سد منجیل تبدیل به توفان گردوخاک میشود؟ علت شکلگیری این وضعیت چیست و در چه زمانی شکل میگیرد و اثر آن چیست؟ دریاچۀ سد سفیدرود میزبان میلیونها تُن رسوبهای ریزدانهای است که از دو رودخانۀ مهم و بزرگ قزلاوزن و شاهرود وارد آن میشود. میزان فرسایش بالا در این دو حوضه و همچنین رخنمون گسترده سازندهای رسوبی و تبخیری در این دو حوضه، فرایند این عمل را تسریع کرده و شدت میبخشد. تا زمانیکه سد سفیدرود در مرحله آبگیری است و دریاچه به حداکثر وسعت خود میرسد. یعنی پوشش آب بر روی رسوبات ریزدانه بستر دریاچه سفیدرود وجود دارد، عملاً وزش بادِ شبه دائمی و شدید منجیل، منجر به تولید گردوخاک در کرانههای جنوبی نمیشود. اما با شروع فصل کشت برنج و تخلیه روزانه و پیوسته آب سد، کمکم پهنه آبی سد کوچک و کوچکتر میشود و با افزایش شدت خشکی در تابستان، نه تنها آب محافظِ روی رسوبهای ریزدانه منجیل از بین میرود، بلکه رسوبهای در معرض هوایِ این سد، که میلیونها تُن را شامل میشود، در اثر تابش آفتاب و خشکی هوای منطقه منجیل در تابستان عملاً بافت و انسجام خود را از دست میدهند. این زمانی است که وزش باد منجیل بهویژه وقتی که از ظهر به بعد شدت آن افزایش مییابد، منجر به ایجاد توفانهای گردوخاک قابلِ توجه میشود. این توفانهای گردوخاک که اتفاقاً در زمان عصرگاه که بیشینۀ سرعت باد شمالی به وقوع میپیوندد را به راحتی میتوان در ضلعِ جنوبی آزادراه مشاهده کرد، عوارض زیستمحیطی، کشاورزی و عمرانی زیادی را برای مردم روستاهای آن بخش دارد. حجم برداشت و رسوبگذاری این گردوخاکها به اندازهای است که راهداری همچون مناطق بیابانی برای سهولت دسترسی جادههای محلی را بهویژه در مناطق در معرض مستقیم باد منجیل ماسهبرداری میکند! تنها خوششانسی منجیل تاکنون در این بوده است که باد غالبِ آن در بیشتر سال، بهویژه در تابستان از شمال به جنوب است. بنابراین این الگوی آبوهوایی سبب شده که کانون پتاسنیل تولید گردوخاک که بالغ بر میلیونها تُن رسوب ریزدانه است، بهسمتِ شهر منجیل گسیل نشود. کانونی که طی مدت 50 سال، هر روزه بر حجم آن افزوده میشود.
آیا منجیل سیستان گیلان میشود؟
همانطورکه در سطرهای بالا توضیح داده شد، باد غالب یا بیشوزنده منجیل، باد معروف منجیل است که جهتی شمالی دارد یعنی از مناطق داخلی استان گیلان میوزد. بنابراین باتوجهبه نبود منابع تولید گردوخاک در طول مسیر درۀ سفیدرود، عملاً با چشمانداز به نسبه پایدار فعلی امکان وزش بادهای حاوی گردوخاک در منطقه وجود ندارد. اما میدانیم که دیگر باد مهم منجیل باد گرمش است که بادی جنوبی و شدید است. رویدادهایی ناشیاز تغییرهای آبوهوا در سطح جهانی و منطقهای در حال وقوع است که اثرهای بازخوردی آن را در منجیل میتواند بهعنوانِ یک تجربه در سامانه محیطزیست جهانی مشاهده کرد. اولین مورد، گرمایش جهانی و تغییر آبوهوا است که به شکل مشخصی شرایط الگوهای آبوهوایی و رفتار جو را در فلات ایران متاثر کرده است. نمونه مشخص آن که در بحث منجیل مورد توجه قرار میدهیم، افزایش فراوانی وقوع باد گرمش است. در 5 سال اخیر، به شکل مشخصی فراوانی وقوع بادهای گرمش در فصل پاییز و بهویژه زمستان افزایش یافته است. بنابراین، بادهای که با جهت جنوبی از روی مناطق نیمه بیابانی به سمتِ منجیل وزیده میشود افزایش یافته است. با توجه به اینکه کانون عظیمی از رسوبات ریزدانه در جنوب شهر منجیل طی زمانی حدود نیم قرن انباشته شده، بنابراین، عملاً شهر منجیل در جوار منبعی از رسوب قرار گرفته است. اما تنها نکتهای که تاکنون کمک موثری در عدم تشکیل و گسیل گردوخاک از این منطقه نشده، پهنه آبی یا دریاچه سد سفیدرود است. اما رخداد بعدی که هم در اثر تغییرهای آبوهوا و همچین اختلال گسترده در نظام بهرهبرداری از حوضه آبریز سفیدرود ایجاد شده است کاهش پیوسته میزان آبدهی رودهای منتهی به دریاچه سفیدرود بهویژه در بخش غربی آن یعنی قزلاوزن است. کاهش بارش و خشکسالیهای مستمر، کاهش مشخص پوشش برف، ساخت دهها سد در بالادست حوضه، افزایش هزاران هکتار باغ و زراعت در طی دو دهه اخیر و...، منجر به کاهش پیوستۀ آبدهی رودخانۀ سفیدرود و در نهایت کاهش حجم این سد شده است. شرایط تغییر آبوهوا به گونهای است که احتمال ادامه این روند کاهشی وجود دارد. بنابراین سالهای آبی بدی چون امسال که حجم آب سد و طبیعتاً مساحت آن به شکل قابلِ توجهای کمتر باشد، میتواند به امری عادی تبدیل شود. تلفیق شرایط افزایشی وقوعِ باد گرمشِ (با جهتِ جنوبی) و همچنین کاهش قابلِ توجه سطح آبِ دریاچه، شرایط روند گرمایش، و میلیون تُن رسوب، همگی میتواند شهر منجیل را با مخاطرهای جوی روبهرو کند که مقابله با آن کاری بَس دشوار است. امید است از همین امروز به فکر آزمون و اجرای روشهای سازگاری با تغییر آبوهوا و تغییراتی زیستمحیطی باشیم. دنیای امروزین دنیای تغییرهای سریع است. کسانی برنده خواهند بود که بخواهند و بتوانند بیشترین تطبیق را رقم بزنند.