تعریفی ابتدایی از معماری به ما میگوید که معماری حرفهای است که وظیفه طراحی و برنامه ریزی ساختمانها، شهرنشینیها و سایر موارد را بر عهده دارد. معمارها خالق فضاهای قابل زندگی و پایدار هستند، به بافت شهری احترام میگذارند و سعی میکنند رابطه آن را با محیط زیست بیابند، آنها به دنبال راه حل مشکلات فضایی هستند که به شهر آسیب میرسانند، نظم فضایی را حفظ میکنند و در مواردی ایجاد میکنند.
معمار به طور مداوم مجبور میشود چیزی متفاوت برای ساختن داشته باشد. او باید جامعه شناس، سیاستمدار ، روانشناس، انسان شناس، نشانه شناس شود ... و اگر او به صورت تیمی این کار را انجام دهد، یعنی همه متخصصان قبلی را مجبور به همکاری با خود کند، وضعیت تغییر نخواهد کرد. از این منظر، معماران یک عامل ضروری برای جامعه هستند، که ایده و ساخت نهادهای انسانی را که زیستگاه محل زندگی روزمره ما را تشکیل میدهند به ما میسپارد.
پروژههای معماری پروژههایی هستند که بیشترین تغییرات را در جامعه ایجاد میکنند، در زمان ساخت یک ساختمان، خانه، مشاغل یا دفتر، میتواند تأثیراتی داشته باشد، که میتواند برای شهر محل اجرای پروژه مثبت یا منفی باشد. تأثیر معماری بر جامعه برای توسعه و تکامل زندگی و تمدن بشری اساسی است، هر چیزی که ساخته شود بر زندگی روزمره مردم تأثیر میگذارد، زیرا طراحی را بهبود میبخشد و با محیط شهری سازگار میشود.
در طول سالها نقش معماری در شکل دهی به جوامع بسیار مورد بحث بوده است و اگرچه از آن زمان ثابت شده است که تأثیر آن به آن اندازه که تصور میشد مستقیم و کامل نیس، شکی نیست که معماری به طرق مختلف بر جوامع تأثیر میگذارد.
وقتی معماران اشتباه میکنند
تجربههای دهههای اخیر ثابت کرده است که دیگر معماران نمیتوانند اظهارات گستردهای داشته باشند و ادعا میکنند که طراحی آنها فوراً جوامع را زنده کرده و تصورات آنها را تغییر میدهد، این ماجرا کمی پیچیدهتر از این است. عبارت جبرگرایی معماری در سال 1966 توسط طراح بریتانیایی موریس برودی ابداع شد. او معتقد بود که راه حلهای طراحی معماری رفتار را به شیوهای قابل پیش بینی و مثبت تغییر میدهدکه متأسفانه حقیقت نداشت. دههها این ادعا بود که معماران میگویند طرحهای آنها به واسطه قدرت هنرشان، جامعه را تغییر شکل میدهد، که این تصور بدون دلیل است.
در دهه 1400 ، معمار دوران رنسانس ایتالیایی لئون باتیستا آلبرتی ادعا کرد که اشکال متعادل کلاسیک به قدری تأثیرگذار هستند که مهاجمان را مجبور میکنند اسلحه خود را بر زمین بگذارند و غیرنظامی شوند(که درست نیست).
معمار آمریکایی فرانک لوید رایت معتقد بود که اگر معماری به درستی انجام شود، ایالات متحده را از فساد نجات میدهد و مردم را به "تلاشهای سالم" باز میگرداند (همچنین صحت ندارد).
لوکوربوزیه، معمار فرانسوی متولد سوئیس ادعا کرد که قدرت طراحیهای وی برای ویلا ساوویه در واقع بیماران را شفا میدهد ( درست نیست).
نظریهپردازان پستمدرن پس از شکستهای قبلی که به آنها اشاره شد، معماری را کمی شدیدتر مورد انتقاد قرار دادند، نقطه عطف آن تخریب مجموعه مسکونی پرویت-ایگو در سنت لوئیس در ایالات متحده بود. جورج هلموت، مینورو یاماساکی و جوزف لاین وبر مجتمع را با این ایده طراحی کردند که "فضاهای اجتماع اجتماعات و محوطه بازی امن و محصور" یک محیط زندگی شاد و مرفه را فراهم میکند. نشان داده شد که قدرت معماری یک شمشیر دو لبه است و نقطه داغ جنایت و فقر سرانجام در دهه 1970 تخریب شد، معماران که دستان خود را بلند کرده و برای یک بار اعتراف کردند که اشتباه کردهاند.
معماری تفاوت ایجاد میکند
فقط به این دلیل که نمونههای زیادی وجود دارد که در آن معماری جهان را به شکل جادویی به مکان بهتری تبدیل نمیکند، به این معنی نیست که بر مردم تأثیر نمیگذارد.. نویسنده آمریکایی چارلز مونتگومری در کتابش شهر شاد: تغییر زندگی ما از طریق طراحی شهری اشاره میکند: محیطها میتوانند به طور قابل پیش بینی بر روحیه تأثیر بگذارند، فقط کمی بیشتر از آنچه تصور میشد، طول میکشد.
تجدید حیات این باور که معماری می تواند رفتار را تغییر دهد ، به خوبی توسط مجلات مانند World Health Design ، Environment Behavior و HERD مستند شده است و در حالی که بیشتر تمرکز بر بیمارستان ها و مراکز درمانی بوده است، جایی که تأثیر معماری می تواند عواقب واقعی یا مرگ را در پی داشته باشد، تأثیر طراحی ساختمان هنوز در جاهای دیگر دیده میشود.
مشارکت جامعه کلیدی است
دیبدو فرانسیس کره، مدیر و بنیانگذار معماری Kéré ، در برلین، مزایایی را که یک ساختمان میتواند برای جامعه ارائه دهد - نه تنها پس از اتمام ، بلکه در حین ساخت - نیز مورد بررسی قرار داد.
کره ، متولد بورکینافاسو ، در آلمان معماری خوانده و با هدف ساختن یک مدرسه مقاوم و پایدار برای مردم آنجا با استفاده از مصالح محلی و ساکنان پروژه، به روستای خود بازگشت. در تمام مراحل طراحی و ساخت مدرسه ابتدایی گاندو ، کره مجبور بود ساکنان محلی را در مورد مزایای طراحی و مصالح متقاعد کند، زیرا آنها به برخی از انتخابهای او شک داشتند. او گفت: "من مجبور بودم دعوا کنم، توضیح بدهم، اما در نهایت همه را متقاعد کردم." در نهایت ، همراه با کمک ساکنان محلی، کره مدرسهای ساخت که میتواند نیازهای بیشتر دانش آموزان را به شیوهای امن برطرف کند.
عدالت از طریق معماری امکان پذیر است
مایکل مورفی، بنیانگذار و مدیر اجرایی گروه طراحی MASS مستقر در بوستون در مورد احساس عدالت که طراحی میتواند انجام دهد ، بحث کرد. MASS Design برای یادبود هولوکاست جدید در لندن به لیست نهایی راه یافت. پیشنهاد این شرکت ، با همکاری John McAslan در انگلستان، دارای یک توده عظیم از 6 میلیون سنگ است که نشان دهنده 6 میلیون یهودی کشته شده در هولوکاست است. از این 6 میلیون سنگ، 4 میلیون با نام یک فرد فوت شده درج میشد، در حالی که 2 میلیون باقی مانده برای یادآوری قربانیان ناشناس خالی میماند.
با این حال، مورفی افزود که "یادبودهای ایستا به وضوح برای یادآوری تاریخ ما کافی نبوده است" و بنابراین تیم او عنصر فعال در طراحی را شامل میشود. بازدیدکنندگان این فرصت را خواهند داشت که سنگی را برای نشان دادن تمایل خود برای مبارزه فعال با عدم تحمل بردارند. مورفی گفت، با گذشت زمان، با افزایش تعداد بازدیدکنندگان سنگ، توده عظیم کوچک میشود ، اما فضای خالی "به عنوان شواهدی مبنی بر اینکه 6 میلیون نفر برای مبارزه انتخاب کرده اند" عمل میکند "زنده میشود و سپس ناپدید میشود و آنچه باقی میماند مکانی آرامش و صلح در مرکز لندن است."
در حالی که هنوز طرح نهایی یادبود انتخاب نشده است، مورفی گفت که این طرح به موضوع گستردهتری از تأثیر اجتماعی معماری اشاره میکند. وی گفت: "روند معماری خود میتواند یک عمل عدالتخواهانه باشد."
طراحان باید همه پیامدهای احتمالی را در نظر بگیرند
High Line در نیویورک تبدیل به یک نماد استفاده مجدد تطبیقی در یک محیط شهری است. این پروژه که در سال 2014 تکمیل شد یک راه آهن بلااستفاده را به یک پارک مرتفع 1.45 مایل با درختان و سایر سبزه تبدیل کرد. به عنوان یک نتیجه شگفت انگیز برای معماران ، High Line تا حدودی به یک پدیده فرهنگی تبدیل شده است که در برنامههای تلویزیونی و عکاسی افراد مشهور به چشم میخورد. مارک عطر Bond No. 9 حتی یک عطر High Line ایجاد کرد - بدون همکاری با تیم طراحی - که به عنوان "رایحه گل های وحشی ، علف های سبز ... و نوسازی شهری" به بازار عرضه میشود.
محبوبیت High Line باعث افزایش اجاره بهای ساختمانهای اطراف شد که به نوعی از موارد مد نظر طراحان نبوذ. دیلر گفت: "در این شش سال ، High Line به طور چشمگیری تغییر کرده است." "زمانی که محل آرامش بود، عامل شهرنشینی سریع و مکانی برای نگاه کردن به یکدیگر شده است."
در حالی که High Line از نظر بازدیدکنندگان و سود اقتصادی شهر بسیار فراتر از انتظارات است، دیلر خاطرنشان کرد: "در زمانی که ما به پاسخگویی به نیازهای محله نیاز داشتیم، در نتیجه نیازهای جدیدی را ایجاد کردیم."
از زمانی که این مشکلات جدید شروع به ظهور کرد، تیم طراحی اغلب از خود می پرسد که چگونه می تواند متفاوت عمل کند ، "با نگاهی به گذشته ، ایجاد توازن بین حال و آینده دشوار بود."