بخش اجتماعی- پسر ۱۸ساله ای که مادر و مادربزرگش را در جنایتی هولناک از پا درآورده است، با رضایت اولیای دم از قصاص گریخت.
تحقیقات درباره این جنایت زمانی در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی استان فارس قرار گرفت که اهالی ساختمانی با مرکز ۱۱۰ تماس گرفتند و گفتند از خانه همسایه شان صدای داد و فریاد به گوش می رسد و احتمال می دهند واقعه ای تلخ رخ داده باشد. مأموران به سرعت خود را به محل حادثه رساندند و یکی از همسایه ها در همان ابتدا گفت پسر خانواده را در حالی که لباس هایش خونی بوده در حال فرار دیده است. مأموران در ادامه وارد خانه مورد نظر شدند و خود را در برابر پیکرهای بی جان دو زن دیدند که آثار اصابت ضربات چاقو روی بدنشان مشهود و غرق در خون بودند. در همان بررسی های ابتدایی مشخص شد مقتولان مادر و دختر هستند و از مدت ها قبل با هم زندگی می کردند. فرار پسر خانواده از خانه نشان می داد او در جریان مرگ مادر و مادربزرگش قرار دارد. کارآگاهان وقتی نسبت به صحت این فرضیه اطمینان بیشتری یافتند که مشاهده کردند اثری از ورود فرد غریبه به خانه وجود ندارد و هیچ سرقتی نیز انجام نشده است. علاوه بر این، پسر ۱۸ساله به منزل بازنگشت و همین نشان می داد او عامل این کشتار است. وی در جریان تحقیقات پلیسی دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد و گفت:پدر و مادرم مدتی قبل از هم جدا شدند و از آن به بعد مادرم با مادر خودش زندگی می کرد. من هم در خانه پدرم بودم اما از لحاظ مالی مشکل داشتم. وقتی موضوع را با مادرم در میان گذاشتم گفت بهتر است به خانه شان بروم و با آن ها زندگی کنم. او قول داد اگر این خواسته را بپذیرم دیگر از نظر مالی در تنگنا نخواهم بود و او نیاز مرا برطرف می کند.
متهم به قتل ادامه داد: به خانه مادربزرگم نقل مکان کردم، اما هیچ تغییری در شرایطم ایجاد نشد و همچنان مشکل مالی داشتم. مادرم به وعده هایش عمل نکرد، به همین دلیل با او دچار اختلافات شدیدی شدم. شب حادثه بار دیگر بر سر همین موضوع با مادرم جر و بحث کردم. مادربزرگم وقتی اوضاع را متشنج دید، جلو آمد و دخالت کرد. من که به شدت عصبانی بودم و کنترلی بر رفتارم نداشتم، چاقویی برداشتم و هر دو نفرشان را زدم. بعد از این که از مرگ آنها اطمینان یافتم سریع از خانه فرار کردم البته نقشه خاصی نداشتم و نمی دانستم در کجا باید پنهان شوم تا این که عاقبت دستگیر شدم. متهم گفت: من از کاری که کرده ام پشیمان نیستم و فکر می کنم آن دو نفر باید می مردند و من هم همین کار را انجام دادم. متهم در ادامه به دستور بازپرس جنایی به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و شرح داد ضربات مرگبار را چگونه به مقتولان وارد کرد. او باز هم تأکید کرد از کشتن مادر و مادربزرگش احساس ندامت نمی کند. در نهایت وی روانه زندان شد و پرونده او با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به دادگاه کیفری استان فارس ارجاع شد. در روز محاکمه نماینده دادستان با شرح پرونده خواستار مجازات قانونی برای متهم شد و اولیای دم مقتولان نیز اعلام کردند برای متهم درخواست قصاص دارند. در این جلسه همان اظهارات قبلی خود را تکرار کرد.
سرانجام قضات ختم جلسه را اعلام کردند و برای صدور رأی وارد شور شدند. آن ها به اتفاق وی را گناهکار تشخیص دادند و او را به دو بار قصاص محکوم کردند. به این ترتیب پسر جوان یک گام به چوبه دار نزدیک شد. در حالی که تحقیقات در این رابطه ادامه داشت اولیای دم با مراجعه به دادگاه از شکایت خود صرف نظر کرده و اعلام کردند که نمی خواهند وی قصاص شود. بر این اساس متهم از جنبه عمومی جرم به زندان محکوم شد.