هوالحق
با یاد میرزاکوچک خان جنگلی و یاورانش نوشتاری از رهبری نهضت جنگل تقدیم یاران و دوستان رهبر چهل و سه ساله سرداری که سرش را تقدیم حضرت حق نمود.
در جنگل عشق شور ایمان گل کرد گل واژه آیههای قرآن گل کرد
از جاری رود خون سردار بزرگ خورشید ز خون سربداران گل کرد
*محمدحسن اصغرنیا
مسئول مرکز بازشناسی نهضت جنگل
شنبه آبان 1300
آقای میرآقا؛
دوست عزیزم! در این موقع که پاره]ای[ از دوستان ما امتحان بیوفائی خود را داده، محرمانه و آشکار تسلیم دشمن شده و با مقاصد آنان همراهی مینمایند، مراسله شما را زیارت کرده، فوقالعاده مسرور و خوشحال گردیدم. آری آقای من، دوستان را در مواقع سخت باید امتحان نمود من از این مساله مسرورم که رفقای همراه به هیچوجه لغزشی در افکار آنها راه نیافته و با کمال قوت قلب، مصمم ]به[ دفاع و فداکاری هستند. عجالتا با رویهای که دشمنان ما پیش گرفتهاند و شما به خوبی مسبوق هستید، شاید به طور موقت یا دائم توانستند موفقیت حاصل نمایند؛ ولی اتکای بنده و همراهان به خداوند دادگری است که در بسیاری از این اتفاقات ما را در پرتو توجهات خود محافظت کرده است. بجز از خداوند، به هیچکس مستظهر نبوده و امیدوارم که توجهات کاملهاش شامل حال و یار و معین ما باشد.
افسوس میخورم که مردم ایران پس از محو ما خواهند فهمید ما که بودیم، چه میخواستیم و چه کردیم! معروف است: النعمه اذا فقدت عرفت. مردم همه منتظرند روزگاری را ببینند که از جمعیت ما اثری به میان نباشد پس از آنکه نتایج تلخی از سوء افکار و انتظار خود دیدند، آن وقت دو دست ندامت به سر کوفته، قدر و هویت ما را میفهمند بلی آقای من، امروز دشمنان ما هرگونه اتهاماتی را که به ما نسبت میدهند، میشنویم و حکمیت را به خداوند قادر و حاکم علی الاطلاق واگذار میکنیم.
حکومت رشت با توافق نظر ما هر سه خواهد بود و قنسول من در رشت ملتفت خواهد شد که از طرف دولت به شما تجاوزاتی نشود. به حکومت از برای حفظ امنیت یک قوه جزئی «ژاندارم» داده خواهد شد همچنین قواء شما باید یک عده معین باشد که از طرف آنها برای دولت و یا حکومت خطری متصور نباشد و لیکن آن عده باید برای محافظت شما کافی باشد؛ معلوم است که نه از برای شما و نه از برای حکومت نباید از خارج کمکی برسد. بالاخره به شما وعده یک مبلغی داده میشود که بتوانید با آن مخارج خود و قواء خود را عهدهدار شوید. این مبلغ از تمام ایالات به طور سرشکن جمعآوری میشود و یا عبارت خواهد بود از اینکه یک قسمت از مالیاتها را به آن اختصاص دهند.
من یک همچو پیشنهادی را از هر دو طرف قابل قبول میدانم و با افتخارات و مقتضیات هر دو طرف موافق میبینم نه دولت از شما و نه شما از دولت به هیچوجه واهمهای نخواهید داشت؛ گذشته از این شما دارای قوائی خواهید بود از برای موقعی که دولت ایران به طور قطع خود را به بیگانه بفروشد.
باید رفیق محترم خود را آگاه کنم و اطمینان بدهم از اینکه وضع شما و مسایلی که ممکن است در آینده از برای شما اتفاق بیفتد تمام را من در نظر دارم. مطمئنم که این پیشنهاد برای آینده مزبور به هیچوجه مضر نخواهد بود به عکس کمک خواهد کرد برای برقراری امنیت در شمال و گردش اقتصادیات کشور. از روی تجربه آموختهام که ملت ایران از ضعف قواء مرکزی بهرهمند نمیشود بلکه استفاده از آن ضعف نصیب بیگانگان ستمگر میگردد. فقط یک دولت قوی مرکزی است که میتواند عملیات امپریالیستی را در ایران خنثی نماید و چون دولت مزبور لاعلاج به ما بستگی خواهد داشت این است که عقبنشینی و تسلیم برای وی سختتر از پیش میشود.
رفیق محترم را تصدیع میدهم به اینکه آخرین بار است که من در روابط شما با دولت ایران مداخله میکنم من از شما خواهش و التماس دارم که مداخلهام را رد نکنید و باور نمائید که من از روی صمیمیت میخواهم در این موقع باریک به ایران کمک کنم و شخص شما را که سردسته رشید ملیون ایران میدانم فوقالعاده محترم میشمارم.
اگر شما پیشنهاد مرا قبول کنید و جوابش را وسیله قاصدی که مراجعت میکند بفرستید مطمئنم که هیچوقت پشیمان نخواهید شد اما اگر پیشنهادم را رد کنید من مجبورم از اقدامات خود دست کشیده با دلی دردناک ناظر یک صحنه خونین و یک برادرکشی که لطمه به آزادی ملت ایران خواهد زد باشم. در خاتمه از صمیم قلب احترامات فائقه را تقدیم میدارم.
«روتشتین»
جواب کوچک خان به سفیر کبیر شوروی
«رفیق محترم»
بسیار خرسندم که در مراسله اخیر که به وسیله رفیق کلانتراف مرقوم داشتهاید، کاملا تصدیق دارید که ایران میدان غرضرانی بیگانگان و متعدیان عالم بشری بوده است.
من و یارانم در مشقتهای فوقالطاقهی چندین ساله هیچ مقصودی نداشته و نداریم جز حفظ ایران از تعرضات خارجی و فشار خائنین داخلی.
همه فداکاریهای بنده و احرار جنگل برای وصول به همین مقصود عالی است و بس، شما را که نماینده رسمی دولت اتحاد جماهیر شوروی هستید و دولت شما را حامی و پشتیبان این مسلک و عقیده دانسته و میدانیم و همین عقیده و اعتماد بود که قشون سرخ سویت روسیه را که بدون هیچ دعوتی به ایران آورد با یک عالم امید و اشتیاق پذیرفتیم. متاسفانه روسای بیاحتیاط قشون شما به کمک مفسدین داخلی نگذاشتند از این نیرو استفاده کامل شود و انقلاب ایران را پیشرفت دهیم. اگر نظریهمان به خلاف مندرجات فوقالذکر بود شاید به اختلافات و هرج و مرجهای تولید شده وقعی ننهاده همان مصائب و زحمات وارده به گیلان را به تمامی خاک کشور تحمیل میکردیم، اما سعادت مملکت و طرفداری از رنجبران مجبورم نمود که از تعرضشان جلوگیری کرده و انقلاب را در زمینه اساسیش توام با حوصله و انتظارات عموم سوق دهم، من انقلاب را یگانه راه علاج و نجات قطعی ملت از مشکلات موجوده میدانم. اما اکنون که شما با نظریات صائب حکومت سویت روسیه و اطلاع وسیعی که در سیاست مملکت و قضایای بینالمللی دارید، صلاح این جمعیت را در سکوت میبینید من به اطمینان صداقت و آزادیخواهی شما هم عقیده میشوم به اینکه ادامه انقلاب، استقلال سیاسی و اقتصادی مملکت را جریحهدار میکند و نفوذ امپریالیزم انگلیس را تقویت مینماید و فکر ملوک الطوایفی را در تمامت خاک ایران قوت میبخشد، ناچارم برای درهم شکستن پنجههای دسیسهکار آنها سکوت را گوارا بشمرم و به امید حکومت ساویت روسیه که پناهگاه احرار عالم است جمعیت خود را به صبر و آرامش تشویق و منتظر بمانم که سیاست دولت تا چه پایه منافع توده اصلی را در نظر خواهد گرفت و از استقلال ایران دفاع خواهد کرد؛ به علاوه مترصد خواهم بود که حکومت سویت روسیه در زمینه افکار آزادیخواهانهاش چقدر به ملت ایران مساعدت خواهد نمود و تعهدات کتبی شما در حیات اقتصادی مملکت چه تاثیری خواهد داشت. بنابراین شرایطی را در زمینه پیشنهادات شما که متضمن بقاء و صلاح جمعیت است و جلوگیری از بدنام شدن خواهد نمود پیشنهاد و حتمی الاجراء میداند، البته نمایندگان جمعیت آن را به نظر شریف خواهند رسانید. من شما را مطمئن میسازم که تایید سیاست مشروحه در نامه شما من و جمعیت جنگل را تا حدی قانع کرده و امیدوار است که دولت ایران نیز از سکوت جمعیت سوءاستفاده نکند و به اصلاحات منظوره وجود خارجی بدهد.
در خاتمه این نکته را لازم به تذکر میداند که مقصود من و یارانم حفظ استقلال مملکت و اصلاح و تقویت مرکز است؛ تجزیه گیلان را که مقدمه ملوک الطوایفی است همچنین ضعف کشور را خیانت صریح دانسته و میدانم؛ چنانچه پیشنهادات همیشگی ما به دولت رفع این توهم را مینماید.
ایام موفقیت مستدام
کوچک جنگلی