رنجی که آستارا از آشفتگيهاي گسترش شهري می برد
یاشار مقدم
نزدیک به دو دهـه است كه ميزان جمعيت شهرنشين كشور به سرعـت در حال افزايش اسـت و در ايـنراه، محيطزيست خصمانهاي بـر انسان شهرنشين تحميل شـده اسـت. به یکبـاره و با بازگشایی و فعالیـت گمرک و به خصوص در سالهای نزدیک، گسست آشکاری در تحول فضـایی و معماری ساختارهای شهری آستارا صـورت گرفـت به طوریکه تداوم فرهنگی و ساختار جمعیتی شهر نیز دچار گسست و هرج و مرج گردید. اکنون فضاییکه ساخته شده، حجمی یافته است که سابقا تصور ناکردنی بـود و این جهش در پیوند با مکانیسمهای اقتصادی، دیگر جز به قوانین سودبری و احتکار گردن نمینهند. آستارا امروز علیرغم تمامی تلاشهایی که مدیریت شهری و مدیرانش مدعی انجامش هستند از بزرگترين آشفتگيهاي گسترش شهري كه بسياري از شهرهاي ديگر نيز از آنها به ستوه آمدهاند، رنـج ميبرد.
شهر در زمان حاضر تحت تاثير فـوقالعادهي مشكلات ناخواسته و تحميلي تقريبا در تمامي زمينههاي ساختارسازي و گسترش شهري از قبيل؛ تراكم انفجارآميزـ كمبود مسكنـ نارسايي حمل و نقل همگانيـ ترافيكـ تفاوتهای فرهنگ مهاجرين و هویـت..... و مـهمتر از همه مشكل مربـوط به فاضلاب، قرار گرفته است. خانههاييكه در گذشته به يك خانواده اختصاص داشت به ساختمانهاي عظيمي مبدل شدهاند كه هر كدام گنجايش بيش از 100 نفر را دارند. اتومبيلها و عابران به خيابانها سرازير شدهاند، تراكم جمعيت در مركز شهر رو به افزايش بيقاعـده گذاشته اسـت. بدينترتيب، شهر نهتنها سخت دچار مشكل ترافيك و سر و صدا شده بـلكه گرفتار نابهساماني وضع بهداشتی نيز گشـته است.
آنچه كه نميتوان انكار كرد اين است كه در آينده هم آستارا سير عمودي شدن فضايش را ادامه خواهد داد و بخشهاي آن فاصلهي چنداني از هم نخواهند داشت و بیشک میزان ورودی روزانه 10 هزار متر مکعب فاضلاب انسانی به رودخانههای آستارا (که مرگ آنها را رقم زده است)، افزایش خواهد یافت. فاضلابهای انسانی (به دلیل نبود سیستم فاضلاب از سیستم سپتیک و چاههای جاذب که در مجتمعهای آپارتمانی استفاده شده است) و پسآبهای کشاورزی شامل سموم و کودهای کشاورزی مهمترین عوامل آلودگی زیستمحیطی هستند که مجموع این موارد نهتنها موجب شدهاند تا رودخانههای آستارا به شدت آلوده شوند بلکه چهرهی کریه و زشتی را به برخی از معابر دارای تراکم بالا از نظر بهداشـتی نیز دادهاند.
وجود یک رودخانهی میانگذر برای شهرها نهتنها موهبتی برای برخورداری از جلوههای زیباشناختی است که موجبات بهرهبرداری از این فرصت را برای ایجاد زمینههای شغلی فراهم مینماید. چیزیکه در آستارا به دلیل نبود یک برنامهریزی منسجم و البته بودجـه و فقـدان «فرهنگ عامه» تنها تبدیل به زهکشی سهلالوصل برای دفع فاضلابهای خانگی و ضایعات ساختمانی و البته آشغالهای پرتعداد گردیده است. هرچنـد این تمام ماجـرا نیست چراکه اشباع شدن انبارهایی که ظرفیـت فاضلاب آپارتمـانها را ندارند موجـب سرریـز این فاضلاب به کوچه و خیابـان میشوند و در بیشتر موارد شاهد رهاسـازی عامدانهی ساکنین نیز هستیم که با اینکـار هم بهداشت محیط به خطر میافتد و هم سلامت شهروندان به شدت در معرض خطر قرار میگیرد.
آمار منتشره از سـوی مراکز درمـانی کشور نشان میدهـد، بیمـاریهایی نظیر هپاتیتهای عفونی، انواع اسهال، انگلهای رودهای و سایر انواع بیماریها به دلیل وجود آلودگی محیط ناشی از دفع نادرست فاضلابها به خصوص در فصل تابستان شیوع مییابند. این وضعیت از سوی دیگر باعث بر هم خوردن رابطهی طبیعی بیلان آب و بـالا آمدن سطح آبهای زیرزمینی و آلودگی منابع مختلف پذیرنده میباشد که در برههی اخیر بوی نامطبوع ناشی از رهاسازی فاضلابها به معابر عمومی اوقات هر رهگذری را تلخ میسازد.
در مورد پروژهی طرح ملی اجرای سیستم فاضلاب شهری آستارا که از سال 75 آغاز شده و هر از چند گاهی خبری از چند درصد پیشرفت فیزیکی آن به گوش میرسد تنها میتوان گفت که چنین به نظر میرسد که با این روند اجرا، چشمانداز روشنی برای شروع فعالیتاش در آیندهی نزدیک متصور نیست. اما دست کم کارکرد انتخاباتی آن هنوز پررونـق است و نامزدهای انتخاباتی با عناوین دهان پر کن و ظاهرا کارشناسانه هر بار و هر دوره آنرا مطرح میکنند و وعده به پیگیری میدهند و آنچه در عمل دیده شده است بماند که شما بـهتـر از من و ما میدانـید. اما دقیقترین گزارش را باید از متولی اصلی آن (ادارهی آب و فاضلاب) شنید که در اصل ماجرا و نبود منابع مالی توانسته ایستگاه اصلی پمپاژ این طرح در بلوار معاد را به مرحلهی احداث برساند و مقدمات ایجاد تصفیهخانهی آنرا نیز با خریداری و محصور کردن زمین در روستای ویرمونی و احداث سوله فراهم نماید.در این مورد اما شهرداران چند سال اخیر در بازههای مختلف زمانی، هم در اخبار و هم در گفت وگوهای خود اشارهای هم به این موضوع نموده و تاکید داشته و دارند که: «متولی اصلی فاضلاب شهری ادارهی آب و فاضلاب شهری آستارا است که البته دوستان نهایت تلاش خود را در این زمینه به عمل میآورند و طرح جمـعآوری فاضلاب شهری با استفاده از سیستم «وکیـوم» را در دستـور کار خود دارند و شهرداری هم در این راستا زمینی را در برای ایجاد ایستگاه پمپاژ در اختیار این اداره قرار داده است. از سوی دیگر شهرداری در این مورد دستور کار مخصوص خود را دارد و در تعامل مستمر با ادارات مسئول در این زمینه سعی در بهینه کردن وضعیت سیستم فاضلاب شهر دارد.» حال این دستور کار مخصوص بالاخره چه زمانی تاثیرات و کارکرد خود را نشان خواهد داد باید منتظر ماند.... .
روشن است با توجه به گستردگی وپیچیدگی مسایل زیستمحیطی و پرهزینـه بودن روشها و ابزارهای مقابله با آنها، بهترین گزینه بهرهگیری از مشارکت مردمی است.بدیهی است که شهروند آستارايي امروز خود را در معرض مشكلات بسياري ميبيند و بهدلیل رشد انفجاری جمعیت و مهاجرتهایی که هدف عمدهی آن فرار از بیکـاری و فقـر اسـت شاهد رشد بیمفهوم شهر میباشد که تفاوت قابل توجهی را با یک شهر دارای بافت ارگانیک و شهریکه شکل و کارکردهایش از همان آغاز با برنامهریزی دقیق معین شدهاند، نشان میدهد و بیشک فاضلاب و مشکلات بسیار ناشی از آن یکی عمده ترین این موارد هستند که در تضاد عمدهای با خاطراتشان در چند دههی اخیر دارد.
آخـر تمـام دوران کودکیمـان را که کش بدهیم، انباشته از خاطـرات و ممـلو از بارانی اسـت که به جای بلند کردن بوی ناخوش فاضلابهای یله در معابـر، رایحهی خوش خاک و درخـت و گـل میپراکند. همـان بارانی که گـاه با غرش و داد و فریاد میآمد گـاه آنچنان ساکت و سخـت که در یک چشم باز کردن از خواب شبانه، سپیدی بـرف ذوقزدهمـان میکرد و اما امروز آن چنان است که عبور از بسیاری از معابر شهر را تبدیل به کابوس مینماید.