چرا کودکان برای خود دوست خیالی میسازند؟
بخش اجتماعی- شاید شما هم کودکی در اطرافتان بوده که داستانهای هیجانانگیزی از دوست خیالیاش برایتان تعریف کرده است. شاید هم خودتان فرزندی دارید و از وجود چنین دوستی آگاه شدهاید و حتی کمی احساس نگرانی میکنید. اما علت بهوجود آمدن دوست خیالی کودکان چیست و چه تأثیراتی بر آنها دارد؟ چه فوایدی برای کودکان و زندگی آنها دارد؟ اگر این موضوع برای شما جالب است، در ادامه با ما همراه باشید.
«ساشا» دختر ۱۰سالهٔ مادری به نام «چارلی اسپینوزا» است. او یک روز ماجرایی را که میان دو تا از بهترین دوستانش رخ داده بود، برای مادرش تعریف کرد. «تامی»، اختاپوس بزرگ و دوست ساشا، دربارهٔ حسش به «کارول» که او هم اختاپوس است تعریف کرده بود. ساشا میگوید کارول یک پای اضافی دارد و هنوز در حال کشف چگونگی استفاده از آن است. کارول از دلباختگی تامی خبر نداشت، اما پیغام مشابهی به ساشا رسانده بود: او هم علاقهٔ زیادی به تامی دارد اما از ابراز احساسات به او خجالت میکشد. ساشا بین این دو اختاپوس گیر افتاده است.
صحبت دربارهٔ تامی و کارول در خانهٔ آنها بسیار عادی است؛ از ماجراجوییهای میانکهکشانی آنها گرفته تا داستانهای عاشقانهٔ این دو اختاپوس. هرچند این اختاپوسها در خانهٔ اسپینوزاها با ساشا، امیلی خواهر ۱۲ساله و مادرش زندگی میکنند، تنها ساشا میداند آنها چه شکلی هستند. آنها از نظر ساشا «موجودات خیالی» یا دوستان خیالیاش هستند.
«چری گوزن»، «لولا نهنگ» و «تونا پشهٔ معالج» (که جلوی شیوع مالاریا را میگیرد) هم در محفل موجودات خیالی ساشا زندگی میکنند. تامی سردمدار گروه و اولین دوست خیالی ساشا بوده است. چارلی میگوید تامی اولین بار زمانی که ساشا ۶ سال داشت، در یک نمایش سایهبازی روی دیوار اتاق ساشا متولد شد.
در طول سالها، شخصیت متفکر و خجالتی تامی شکل گرفت. این شخصیت به ساشا، که از میگرن شدید رنج میبرد، آرامش فیزیکی و احساسی میبخشید. چارلی میگوید: «ساشا عاشق قصه گفتن است و این یکی از راههای او برای کنار آمدن با درد است. او دربارهٔ هر اتفاقی با جزئیات زیاد صحبت میکند و این کار واقعا برایش مفید است.»
موجودات خیالی برای ساشا به منبع احساس دوستی و اعتماد تبدیل شدهاند. او میگوید: «زمانی که حالم خوب نیست یا تنها هستم و امیلی با من بازی نمیکند، آنها به کمکم میآیند و با هم به فضا میرویم.»
آیا داشتن دوست خیالی نگرانکننده است؟
داشتن دوست خیالی برای بسیاری از بچهها در سنین مختلف رشد، امری رایج و معمولی است. در حقیقت، طبق مطالعاتی که در سال ۲۰۰۴ انجام شد، ۶۵ درصد از بچهها در ۷سالگی یک دوست خیالی داشتهاند. پروفسور «استفانی کارلسون» (Stephanie Carlson) یکی از مؤلفان این تحقیق معتقد است که زمان شروعِ داشتن دوست خیالی بین ۳ تا ۱۱ سالگی است.
«سلست کید» (Celeste Kidd) استاد روانشناسی و یکی از پژوهشگرهای اصلی کید لب (Kidd Lab) است. این پژوهشگاه روی مراحل اولیهٔ رشد کودکان تحقیق میکند. بهعقیدۀ کید، هرچند روانشناسان بر این عقیدهاند که وجود دوست خیالی نباید موجب نگرانی والدین شود، چیزی که هنوز در آن به توافق جمعی نرسیدهاند این است که انگیزه بچهها برای ساختن این شخصیتها از کجا میآید؛ همچنین، پرسش این است که چرا برخی از کودکان دوستان خیالی دارند و برخی ندارند. او میگوید: «تقریبا میتوان گفت که هنوز اتفاقنظر همگانی دربارۀ علت اصلیِ شکل دادن دوست خیالی وجود ندارد. اما اکثر همکاران ما همعقیدهاند که این کار بخشی از روند طبیعی رشد است. تمام بچهها دوست خیالی ندارند، اما این موضوع بسیار شایع است و نشانهٔ وجود مشکل یا هوش زیاد کودک نیست.»
فایده دوست خیالی چیست
دوست خیالی یکی از نشانههای رشد هوش اجتماعی در کودک است. بچههایی که رفیقی برای خود متصور میشوند، باید درک کنند که مردم باورها و علایق و رفتار متفاوتی دربارۀ آنها دارند. بهگفتهٔ کید، این مفهوم «نظریه ذهن» (theory of mind) نام دارد: «درک این نکته که شخص دیگری چیزی متفاوت از شما را بخواهد یا چیزی بداند که شما نمیدانید، موضوعی است که تقریبا تا ۴ یا ۵سالگی کودک پدیدار نمیشود.»
تحقیقات اندکی دربارهٔ روانشناسیِ بچههایی که دوست خیالی دارند صورت گرفته است. در یکی از این تحقیقات به این نتیجه رسیدهاند که رابطه با موجود نامرئی، نیاز کودک برای «دوستی» را برآورده میکند. این دوستی میان بچههای اول یا تکفرزندها رایجتر است. همچنین مشخص شده است که دخترها بیشتر از پسرها سراغ دوست خیالی میروند؛ بهعلاوه، این بچهها معمولا در بزرگسالی خلاقتر خواهند بود. کارلسون در تحقیقاتش به این نتیجه رسید که دخترها معمولا یک دوست فرهیخته و معلممانند از بچهٔ انسان یا حیوان را برای خود انتخاب میکنند. در مقابل، دوست خیالی پسرها اغلب شخصیتی چابک مثل ابرقهرمانها یا شخصیتی با قدرتهای خارقالعاده دارد.
کارسلون میگوید دوست خیالی به کودکان در رفع سه نیاز اساسی روانی کمک میکند: شایستگی، رابطهمندی و استقلال. این نیازها بر مبنای «نظری خود تعیین کنندگی» (self-determination theory) تفسیر شدهاند. زمانی که بچهها نقش رهبری را برای دوست خیالیشان متصور میشوند، احساس شایستگی میکنند. آنها با توصیف دوست نامرئیشان بهعنوان «احمق» یا آموزش مهارت خاصی به آنها، در این نقش فرو میروند. اگرچه دوستان آنها ساختگی هستند، اما این کودکان همانطور که با دوستان واقعیشان ارتباط برقرار میکنند، با آنها رفتار میکنند. البته کید میگوید دوستان خیالی مزیتی دارند که به بچه اجازه میدهند موقعیتهای اجتماعی را بدون عواقب خاصی شبیهسازی کنند. اما این موضوع میتواند برای والدین بسیار کسلکننده باشد».
جایگاه دوست خیالی در زندگی والدین کودک
گاهی برای والدینی مثل چارلی و کتی کمی مشکل است بپذیرند که روزی این شخصیتهای خیالی بهسادگی آنها را ترک خواهند کرد، شخصیتهایی که مدتهاست وارد زندگیشان شدهاند. چارلی بهویژه به تامی اختاپوس علاقهمند شده است. او تأثیر مثبتی روی کل خانواده داشته است. هرچند فقط دختر کوچکش قادر به دیدن اوست، تامی به دخترهایش درسهایی دربارهٔ دوستی و همدردی داده است. چارلی میگوید: «تا حالا شده یک آدم باحال را ملاقات کنید که کارهای جالبی انجام میدهد، به جاهای جالبی سفر میکند و غذاهای باحالی میشناسد و واقعا با مردم مهربان است؟ این شخصیت تامی است.».