سعیده قرشی، معمار/شهرپژوه
مدیران امروزی میگویند که موفقیت آینده آنها به نوآوری بستگی دارد! اگرچه ممکن است نوآوری برای برخی مانند یک کلید واژه ]یا حتی کلیشه[ به نظر برسد، اما دلایل زیادی وجود دارد که شرکتها تأکید زیادی بر آن میکنند.
علاوه بر این واقعیت که نوآوری به سازمانها امکان میدهد در بازار رقابتی باقی بمانند، در رشد اقتصادی آنها نیز نقش مهمی دارد. واقعیت این است که توانایی حل مشکلات اساسی به نوآوریهای جدید بستگی دارد و به ویژه کشورهای در حال توسعه بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارند.
نوآوری چیست و چرا به آن نیاز داریم؟
نوآوری، طبق تعریف، معرفی چیز جدیدی است. بدون نوآوری، هیچ چیز جدیدی وجود ندارد و بدون هیچ چیز جدیدی، پیشرفتی حاصل نخواهد شد. اگر سازمانی پیشرفت نداشته باشد، به سادگی نمیتواند در بازار رقابت مطرح باقی بماند.
از آنجا که سازمانها غالباً با سازمانهای جداگانه دیگری کار میکنند، درک تأثیرات نوآوری در جامعه ما در بعضی مواقع میتواند چالش برانگیز باشد. با این وجود نوآوری چیزهای زیادی بیش از شرکتهایی است که به دنبال دستیابی به مزیت رقابتی هستند.
چشم انداز کلان: نقش نوآوری در جامعه ما
طی دهههای گذشته، نوآوری به راهی مهم برای مبارزه با خطرات و تهدیدهای مهم اجتماعی تبدیل شده است.
به عنوان مثال، از زمان انقلاب صنعتی، مصرف محور انرژی از سوختهای فسیلی به یک رهبری افزایش سریع در CO 2 تولید گازهای گلخانهای، ایجاد اختلال در چرخه کربن جهانی و نهایتا منجر به تاثیر گرم شدن کره زمین.
جامعه ما حول رشد اقتصادی مستمر میچرخد، که عمدتا به رشد نیز جمعیت بستگی دارد. جمعیت در کشورهای پیشرفته در حال کاهش و پیری است و احتمالاً در سایر مناطق جهان نیز چنین خواهد کرد. نوآوری برای پیشرفت جامعه مهم است زیرا مشکلات اجتماعی را میکاهد و توانایی جامعه را برای عمل ارتقا میدهد.
این مسئول حل و فصل مشکلات جمعی به روشی پایدار و کارآمد، معمولاً با فناوری جدید همراه است. این فناوریها، محصولات و خدمات جدید به طور همزمان نیاز اجتماعی را برآورده میکنند و منجر به بهبود قابلیتها و استفاده بهتر از دارایی ها و منابع میشوند. برای اینکه بتوانیم این نوع مشکلات اجتماعی را حل کنیم، بخشهای خصوصی، دولتی و غیرانتفاعی درگیر هستند.
نتایج اساسی نوآوری
از آنجا که نوآوری در بسیاری از بخشهای مختلف جامعه ما تأثیر دارد، در این مجال بر مهمترین جنبههای مربوط به اهمیت نوآوری تمرکز کنیم.
به طور کلی، نتیجه نوآوری همیشه باید بهبود باشد. از دیدگاه جامعه، نتایج اساسی نوآوری رشد اقتصادی، افزایش رفاه و ارتباطات، دسترسی به آموزش و پایداری محیط است .
رشد اقتصادی
نوآوری فناوری به عنوان منبع اصلی رشد اقتصادی در نظر گرفته شده است. به طور متعارف به عنوان درصد افزایش تولید ناخالص داخلی واقعی یا تولید ناخالص داخلی واقعی اندازهگیری میشود .
به طور کلی دو راه برای افزایش تولید اقتصاد وجود دارد :
تعداد ورودیهایی که به فرآیند تولید میروند را افزایش دهید.
برای بدست آوردن بازده بیشتر از همان تعداد ورودی، روشهای جدیدی ارائه دهید
مورد دوم ذات نوآوری را به خوبی توصیف میکند. هدف از نوآوری ارائه ایدهها و فناوریهای جدید است که باعث افزایش بهرهوری و تولید بازده بیشتر با همان ورودی میشود .
نوآوری و آینده مشاغل
پیشرفت فناوری و افزایش بهرهوری به معنای تغییرات عمدهای برای شغلهای امروزی نیز است. اقتصاد جهانی به دلیل ادامه پیشرفتهای محصول مبتنی بر فناوری، میتواند اندازه اقتصاد جهانی تا سال 2050 بیش از دو برابر شود.
بزرگترین مسئله در اینجا لزوماً این نیست که بعضی از مشاغل کاملاً از بین میروند بلکه این واقعیت است که قطبی شدن نیروی کار بیشتر قابل توجه است. در مشاغل قدیم و مشاغل جدید مجموعه مهارتهای جدید لازم است.
نحوه و محل کار افراد نیز تغییر خواهد کرد. تقاضای بیشتری برای متخصصان وجود خواهد داشت، در حالی که "کارگران عادی" در معرض خطر تسویه حساب در موقعیتهای کمدرآمد هستند.
افزایش رفاه
به طور کلی، نوآوری و رشد اقتصادی رفاه را افزایش میدهد زیرا استانداردهای زندگی افزایش مییابد. طبق گفته موسسه بروکینگز ، متوسط رضایت از زندگی در کشورهایی با تولید ناخالص داخلی بیشتر است. تحقیقات دیگر نیز نشان میدهد که بین نوآوری و بهزیستی ذهنی رابطه وجود دارد.
با این حال، همه مزایای نوآوری و رشد به طور مساوی توزیع نشده است. غالباً، افزایش تولید ناخالص داخلی واقعی به معنای نابرابری بیشتر در درآمد و ثروت است. اگرچه سطح آستانه کافی برای نابرابری بیش از حد وجود ندارد، اما شکافهای اقتصادی-اجتماعی بیشتر پیامدهای منفی دارند.
از نظر تئوری ، نابرابری در درآمد به خودی خود مشکلی ایجاد نمیکند مگر در مواردی که قدرت خرید مشخص کاهش مییابد. با این حال، در عمل، تأثیرات زیادی بر جامعه و رفاه جمعی ما دارد.
بیماری ، فقر و گرسنگی را کاهش میدهد
همانطور که قبلاً ذکر شد، کشورهای در حال توسعه به نوآوری وابسته هستند زیرا فناوریهای جدید دیجیتالی و راه حلهای نوآورانه فرصتهای بزرگی را برای مبارزه با بیماری ، فقر و گرسنگی در فقیرترین مناطق جهان ایجاد میکنند.
کشورهای پیشرفته نیز به نوآوری اعتماد میکنند تا بتوانند مشکلات مربوط به این مضامین را حل کنند. آنچه منجر به کاهش گرسنگی میشود، به عنوان مثال، بهرهوری کشاورزی در کشورهای در حال توسعه که به احتمال زیاد رونق بعدی جمعیت در آنها اتفاق میافتد، حیاتی است . مزارع مالکان کوچک در شهرستانهای در حال توسعه نقش مهمی دارند زیرا تا 80٪ مواد غذایی در این جوامع تولید میشود.
ثابت شده است که توسعه و به اشتراک گذاری نوآوریهای کشاورزی مانند اتصال کشاورزان به اطلاعات مربوط به آب و هوا، یک روش کارآمد برای کمک به کشاورزان برای ادامه کار است. اگرچه این فقط نمونهای از چگونگی نوآوری میتواند به مردم در ادامه تولید غذا کمک کند، اما نوآوری فرصتهای بیپایان دیگری را فراهم میکند که در نهایت میتواند به کاهش فقر و گرسنگی در سراسر جهان کمک کند.
پایداری زیست محیطی
پایداری و مسائل زیست محیطی، مانند تغییرات آب و هوا، چالشهایی هستند که به تلاش و راه حلهای نوآورانه زیادی در حال حاضر و در آینده نیاز دارند.
با گسترش مصرف گرایی و مصرف در قلب اقتصاد مدرن، زمین رنج میبرد. اگرچه مصرف گرایی تأثیر مثبتی بر نوآوری به عنوان منبع رشد اقتصادی دارد، اما افزایش مصرف محصولات نوآورانه اغلب یکی از دلایل خراب شدن محیط زیست است.
اغلب، سیاست یا روشهای دیگر برای ایجاد تغییر کافی نیست - حداقل به اندازه کافی سریع نیست- تغییرات سیاستگذاری زمان می برد تا به نتیجه برسد، به همین دلیل بقای طولانی مدت جامعه و طبیعت ما به فناوریهای نوآورانه و مسئولیت پذیر بستگی دارد.
اگرچه هنوز راه حلهای جدید و سبزتر از فناوری، مانند وسایل نقلیه سازگار با محیط زیست، لزوماً گزینههای رقابتیتر برای خودروهای بنزینی نیستند، اما قطعاً مزایای بسیاری را برای آینده ارائه میدهند.
دیدگاه خرد: اهمیت نوآوری برای یک سازمان
اکنون که از منظر جامعه به نقش نوآوری پرداختیم، می توانیم اهمیت نوآوری را برای سازمانها و مشاغل از نزدیک بررسی کنیم .
به طور کلی، شناسایی صنایعی که نوآوری در آنها مهم نباشد دشوار است. اگرچه برخی صنایع بیشتر از سایر صنایع به نوآوری وابسته هستند، اما نوآوری و توانایی پیشرفت همه را در نظر میگیرد. حتی صنایع کاملاً نظارتی مانند تاکسی و بانک نیز از تغییر در امان نیستند. ببینید اوبر (یا نمونه وطنی اسنپ) با صنعت سنتی تاکسی چه کار کرده است یا نوآوری چگونه بر خدمات مالی تأثیر میگذارد . به طور کلی، نوآوری میتواند مزایای قابل توجهی به همراه داشته باشد و یکی از مهارتهای مهم برای دستیابی به موفقیت در هر تجارت است.
مزیت رقابتی
مزیت رقابتی به معنای پیشرفتهای لازم در تواناییهاست که در مقایسه با رقبای صنعت، برتری ایجاد میکند. اینکه اینها دقیقاً چیست به مدل کسب و کار و صنعتی که در آن فعالیت میکنید بستگی دارد.
همانطور که قبلاً ذکر شد، برای سازمانها توانایی پیشی گرفتن از رقابت یکی از مهمترین دلایل نوآوری است. مشاغل موفق و نوآور قادر به حفظ عملکرد، خدمات و محصولات خود با توجه به نیازهای مشتریان و تغییر شرایط بازار هستند.
نوآوری شانس شما را برای واکنش به تغییرات و کشف فرصتهای جدید افزایش میدهد. همچنین می تواند به تقویت مزیت رقابتی کمک کند زیرا به شما امکان میدهد محصولات و خدمات بهتری برای مشتریان خود بسازید.
بهرهوری بیشتر
رشد اقتصادی ناشی از نوآوری و پیشرفتهای فناوری است که باعث کاهش هزینههای تولید و تولید بالاتر میشود. اگر از منظر یک سازمان به این موضوع نگاه کنیم ، راه حلهای مختلف اتوماسیون کار دستی، تکراری را کاهش میدهند و زمان را برای کارهای مهمتر، ارزش آفرین آزاد میکنند.
بهبود بهره وری و کارایی باعث میشود که کار معنادارتر باشد زیرا زمان کمتری برای کارهای کم تأثیر صرف میشود. هرچه بتوانید بیشتر وقت خود را صرف وظایفی کنید که تأثیر مستقیمی بر تجارت شما دارند، مانند بهبود فرآیندها، حل مشکلات یا مکالمه با مشتریان، بیشتر احتمال دارد بتوانید هزینهها را کاهش دهید.
تأثیر مثبت بر فرهنگ شرکت
نکته آخر اینکه، نوآوری همچنین تأثیر مثبتی بر فرهنگ شرکت دارد زیرا توانایی کسب، ایجاد و استفاده بهینه از شایستگیها، مهارتها و دانش را افزایش میدهد .
شیوههای نوآوری میتواند به فرهنگسازی برای یادگیری مداوم، رشد و البته رشد فردی کمک کند.
اگر به تاریخ نگاه کنید، نوآوری صرفاً با انگیزه دادن به مردم حاصل نمیشود. این امر از ایجاد محیطی حاصل میشود که ایدههای آنها بتواند به یکدیگر متصل شود. - استیون جانسون
نتیجه
به طور کلی، هدف اصلی از نوآوری بهبود زندگی مردم است. وقتی نوبت به مدیریت یک کار تجاری میرسد، نوآوری عامل اصلی هر نوع پیشرفت است.
اگرچه فعالیتهای نوآوری شما لزوماً به اندازه کافی قدرتمند نیستند که بتوانند جهان را نجات دهند، شما باید بر بهبود مواردی که می توانید روی آنها تأثیر بگذارید تمرکز کنید.
پیشرفتهای کوچک در نهایت منجر به ایده های بزرگتر و بهتری میشود که ممکن است روزی انقلابی شوند. در عین حال، شما مسئول یافتن راههایی برای ایجاد پیشرفت در حوزه نفوذ خود هستید.
غالباً ، شروع کار سختترین قسمت است زیرا روشهای زیادی برای رویکرد به نوآوری وجود دارد. پیشنهاد ما این است که همزمان بر روی توسعه مهارتهای شخصی و جنبههای مربوط به تجارت خود کار کنید. با این حال، باید از کوچک شروع کنید و تمرکز خود را انتخاب کنید زیرا دستیابی به همه چیز در یک زمان غیرممکن است.